کتاب زیر این طاق کبود جلد چهارم از مجموعه قصه های منظوم نوشته اسدالله شعبانی میباشد و انتشارات کاگو آن را به چاپ رسانده است.
مرغ تنهایی پرواز کنان به میدان شهری میرسد که مجسمه ای از سیمرغ دارد اما در و پنجرهی خانههای شهر بسته است و کسی در کوچه و خیابان نیست. مرغ تنها به سوی خانهای میرود و به شیشه های پنجرهاش نوک میزند و میخواند.
دخترکی موطلایی پنجره را باز میکند. مرغک همینطور یک به یک پنجره ها را میکوبد. دختر و پسرها با او دوست میشوند مرغ هم برای آنها جوجه به دنیا می آورد تا این که یک روز مردم شهر در آسمان شهرشان سی مرغ را میبینند که به شکل یک مرغ بزرگ (سیمرغ) به پرواز در آمده است.
یکی بود، یکی نبود
مرغکی کاکلزری، پیرهنپری
تک وتنها تو هوا پر میکشید
همهجا سر میکشید
کاکلی کجا میرفت؟
نمیدونست!