کتاب یک شیشه عسل pdf

خاطرات خودنوشت ۸سال اسارت آزاده رمضانعلی قربانی

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
69,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب یک شیشه عسل 

کتاب "یک شیشه عسل" نوشته ابراهیم باقری حمیدآبادی، منتشر شده از سوی انتشارات دانشگاه امام حسین (ع)، روایتی از خاطرات هشت سال اسارت آزاده رمضانعلی قربانی است.

 داستان کتاب:
این کتاب به مرور تجربیات زندگی و سختی‌های دوران اسارت در زندان‌های عراق می‌پردازد. رمضانعلی قربانی با شجاعت و صبر خود، داستان‌هایی از مقاومت، امید و ایثار را در این دوران سخت به تصویر می‌کشد. "یک شیشه عسل" داستانی از تحملات روحی و جسمی اسرا و همچنین لحظات امید و ایمان است که به خوانندگان کمک می‌کند تا از نزدیک به وقایع آن دوران نگاهی بیندازند.

نکات جالب:
- تجربیات واقعی: کتاب مبتنی بر خاطرات واقعی آزاده رمضانعلی قربانی است و به همین دلیل دارای اصالت و عمق بیشتری است.
- پیام‌های معنوی: این داستان حاوی پیام‌های عمیق معنوی و اخلاقی است که می‌تواند برای خوانندگان الهام‌بخش باشد.
- مقاومت و امید: با مرور داستان، خوانندگان با مفهوم مقاومت در برابر سختی‌ها و امید به آینده آشنا می‌شوند.

 چرا این کتاب را بخوانید:
این کتاب با روایت‌های واقعی و دلخراش خود، به شما کمک می‌کند تا از نزدیک با تجربیات و چالش‌های اسرای ایرانی آشنا شوید و ارزش‌های انسانی همچون مقاومت، ایثار و امید را بیشتر درک کنید. اگر به دنبال کتابی هستید که علاوه بر روایت تاریخی، پیام‌های عمیق معنوی و اخلاقی به شما منتقل کند، "یک شیشه عسل" انتخاب بسیار مناسبی است.

گزیده کتاب یک شیشه عسل

به سمت اردوگاه موصل حرکت کردیم چندین ساعت توی راه بغداد به موصل بودیم تا این که بالاخره به این اردوگاه موصل رسیدیم اردوگاه موصل در شمال عراق در منطقه کردستان این کشور قرار دارد. بنای اردوگاه موصل به صورت یک قلعه و گرد طراحی شده بود. دور تا دور اردوگاه ساختمان دو طبقه ساخته شده بود. در هر طبقه ۲۴ آسایشگاه وجود داشت.

در پشت بام این قلعه هم سربازان نگهبانی می‌دادند. اتوبوس‌ها جلوی در ورودی اردوگاه موصل توقف کردند. دست بچه ها از پشت بسته شده بود. هنگام بیرون آمدن از اتوبوس ها از بچه ها خواسته بودند که یکی یکی پیاده شده به داخل اردوگاه بروند. طبق معمول تونل مرگ را از جلوی در اتوبوس طراحی کرده بودند سربازهای عراقی در ورودی اردوگاه با کابل و سیمی که توی دستشان تاب می خورد. در دو صف موازی و بلند رو به روی هم و منتظر ما ایستادند. اسرا را از اتوبوس ها پیاده کردند.

دیویی :
‏‫‬‭۹۵۵/۰۸۴۳۰۹۲‬‬
کتابشناسی ملی :
۹۷۷۴۰۱۰
شابک :
97۸-۶۲۲-۲۸۶-۲۸۵-۵
سال نشر :
1403
صفحات کتاب :
232
کنگره :
‏‫‬‭DSR۱۶۲۹‬‬

کتاب های مشابه یک شیشه عسل