کتاب فونتامارا نوشته اینیاتسیو سیلونه، نویسنده ایتالیایی می باشد که منوچهر آتشی آن را ترجمه کرده است. این کتاب توسط انتشارات امیرکبیر منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
اگر می خواهید کتابی بخوانید که در اوج ظلم و ناامیدی آزادی را بیان می کند این کتاب را در برنامه خواندن قرار دهید. کتاب فونتامارا در زمان اوج جنایات فاشیسم ایتالیا، سال 1931، نوشته شدهاست.
اینیاتسیو سیلونه صرفاً مرثیهخوان دردهای مردم نیست، او ترسیمگر یک قیام است. ماجرای کتاب فونتامارا از رنج مردمی آغاز میشود که به صریحترین شکل ممکن، تحقیر میشوند و عاقبتی ندارند جز مرگ در فقر و فلاکت.
سیلونه این کتاب را در زمان پناهندگی اش در داووس سوئیس نوشته است. این رمان بیش از یک میلیون فروش داشته و همچنین به بیست و هفت زبان دنیا ترجمه شده است.
داستان کتاب فونتامارا ساکنان دهکدهای به نام فونتامارا است که زیر ستم فئودالهای زمان خود زندگی میکنند. این کتاب که اولین اثر سیلونه بود وی را به شهرتی جهانی رساند. فونتامارا یک روستای کوچک به دور از شهر در منطقه آبروزو می باشد. مردمان این روستا که بسیار فقیر هستند تحت سلطه فئودالیسم زندگی می کنند. آن ها از وقایع فاشیسم به دور هستند همواره مورد سواستفاده قرار می گیرند و شکاف بزرگی بین شهر و آنها وجود دارد سپس تصمیم به مهاجرت می گیرند.
این داستان رنج دهقانان است و با سیاست دین و انقلاب توامان می باشد. یکی از شخصیت های داستان به نام دونچیر کوستانتسا در واقع با مردم همراه اما به آنها خیانت می کند. شهردار بی رحم هم به مردم فشار می اورد و به مردم روستا ظلم می کند.
یکی از افراد پرسید: «رئیس شما کجاس؟ او باید به دادخواهی ما رسیدگی کنه.» یکی از کارگرها که پیرتر بود با صدای خیرخواهانهای گفت: «عدالت! هاهاها! هر چارکش چند می ارزه؟ گوش کنین! راست برگردین به فونتامارا، سر به سر شیطان نذارین!» به هر جهت، ترادر آنجا بود. آنطور که کارگرها میگفتند، درست لحظهای پیش آنجا بوده و همان موقع رفته بوده است. ممکن بود به کارخانه برق رفته باشد. یحتمل آنجا را هم ترک کرده باشد. بهتر بود برای پیدا کردنش به دباغخانه برویم، ولی تا دباغخانه راه درازی بود. نمیدانستیم به کجا بایستی رفت. این بود که وسط خیابان ماندیم. هوا خفقانآور بود. با لباس و موی غبارآلود و دندانها و حلق و سینه پر از شن هیچکس نمیتوانست ما را بشناسد. از تشنگی و گرسنگی داشتیم ضعف میکردیم . لیموناد سر ماریتا داد کشید: «همش تقصیر تو ئه.» و این سرآغاز یک صحنه واقعاً ترسناک بود. دستههای کوچک دو یا سه نفری برخوردند و هر کدام شروع کردند به کتک کاری با سایرین حتی زن پونتسیو با من گلاویز شد و داد و بیداد راه انداخت.
کتاب دانه زیر برف داستانی از اینیاتسیو سیلونه و ترجمه مهدی سحابی میباشد و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رسانده است. این کتاب بخش دوم داستان نان و شراب است که در سال ۱۹۴۰ نوشته شد. نان و شراب حکایت زندگی دهقانان فقیری بود که در ایتالیا زندگی میکردند و بار زندگی سخت و پر مشقتی را بر دوش میکشیدند و این داستان دقیقا از همان نقطهای آغاز میشود که نان و شراب به پایان رسیده است.
داستان در همان دوران حکومت موسولینی رخ میدهد و همان زمانی است که کافونها، دهقانهای فقیر و بیچیز با سختی روزگار میگذراندند و کلیسا هم حمایت خود را از دولت نشان داده بود. در این میان قهرمان داستان تصمیم گرفت برای رهایی کشور کاری کند و تصمیمات او، زندگیاش را متحول کرد.
کتاب نان و شراب، دانه زیر برف، مکتب دیکتاتورها، فاشیسم، روباه و گل های کاملیا، خروج اضطراری و … ازجمله کتاب های اینیاتسیو سیلونه می باشند.
نسخه چاپی کتاب فونتامارا را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب تهیه و پس از دریافت از مطالعه آن لذت برد.
نسخه الکترونیکی کتاب فونتامارا را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس در کتابخوان فراکتاب به مطالعه آن بپردازید.
مشخصات کتاب فونتامارا در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | امیر کبیر |
نویسنده: | اینیاتسیو سیلونه |
مترجم: | منوچهر آتشی |
تعداد صفحه: | 208 |
موضوع: | داستان خارجی، رمان خارجی |
قالب: | چاپی و الکترونیک |