آیا ما ملت متمدنی هستیم؟ نوشتۀ حسین سروقامت در انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از نکات و راهکارهای عملی در قالب ١٠٠١ شگرد برای تقویت همزیستی، همدلی و همدردی در جامعه است که با هدف ارتقای فرهنگ تعاملات اجتماعی نوشته شده است.این کتاب بهعنوان اثری در زمینه ارتقای فرهنگ اجتماعی و اخلاق عمومی، به بررسی عمیق رفتارها و شیوههای تعامل در جامعه ایرانی پرداخته است. حسین سروقامت، نویسنده کتاب «آیا ما ملت متمدنی هستیم؟» با نگاهی دقیق و کاربردی، ١٠٠١ نکته را برای بهبود روابط انسانی و اجتماعی گردآوری کرده است. این اثر بر اساس پرسشی بنیادین بنا شده است: تمدن یک ملت چگونه در رفتارهای روزمره و تعاملات انسانی آنها بازتاب مییابد؟ نویسنده تلاش کرده تا از طریق بازنمایی اصولی ساده و گامبهگام، مخاطبان را به تفکر درباره رفتارهای فردی و اجتماعی خود وادارد. موضوعات مطرحشده در کتاب، طیفی گسترده از مسائل روزمره مانند نحوه برخورد با دیگران، رعایت آداب عمومی، تقویت حس مسئولیتپذیری و توجه به حقوق دیگران را شامل میشود. سبک نگارش کتاب روان و ساده است و تلاش شده با ارائه مثالها و پیشنهادات عملی، خوانندگان بتوانند بهراحتی نکات مطرحشده را در زندگی خود به کار گیرند
ترایل ما داغی روی صورت با گوش گوسفندان میگذاشتند تا اگر گم شدند یا تردیده شدند بتوان رقی از آنها گرفت نشانی از آهن داغ که پشم و پوست و گوشت را می سوزاند و ضجه گوسفند بیچاره را به فلک می رساند و آن نشان تا همیشه خناپیدایید
کاش همین داغ را روی دردها میگذاشتند تا میان آدم ها گم نمی شدند. وگرنه گوسفند بیچاره هیچ گناهی نداشت. ما از ترس آدم ها گوسفندان را داغ می کردیم
عباراتی از کتاب بخارای من قبل من خاطرات نویسنده نام آشنا استاد محمد بهمن بیگی
از این همه خود پسندی انسانها حرص نمیخورید؟ از اینکه دیگران باید تاوان
رفتار ما را بردارید سر به دیوار نمی گویید؟
استاد نظام وفقا آرتی، چه خوش سروده است.