کتاب بی مزد و منت pdf

یادنامه عالم مجاهد و یار دیرین شهیدسیدمحمدباقر صدر، حضرت آیت‌الله سیدنورالدین حسینی‌اشکوری

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
100,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب بی‌مزد و منت

یکی از اقدامات شایسته‌ای که می‌تواند نقشی مهم در معرفی اندیشه و سیره شهیدسیدمحمدباقر صدر داشته باشد، نشر خاطرات و دیدگاه شاگردان آن شهید والامقام درباره استادشان بود که به رسم ادای دین، دیده‌ها و دریافت‌های خود از استادشان را برای نسل‌های بعد روایت کرده‌اند.

در این میان مرحوم آیت‌الله حاج‌سید‌نورالدین حسینی‌اشکوری با توجه به رابطه دیرین با شهید صدر و نقش کم‌نظیری که در احیای یاد و میراث آن شهید بزرگوار داشت، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. مرحوم اشکوری قدیمی‌ترین شاگرد شهیدصدر بود، چنان‌که خود روایت کرده در همان اولین دیدار ارز و ارج صدر را دریافت و از همان لحظه خوشه‌چین خرمن بی‌پایان استاد شد و تا پایان عمر به ترویج گوهر بی‌نظیری که یافته بود، پرداخت. او در دلدادگی به استاد و وفای به او چنان بود که آگاهان، همگی درباره رابطه ویژه آن دو و نقش کم‌نظیر او در معرفی استاد شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر زبان به ستایش گشوده‌اند؛ چنان که مرحوم آیت‌الله شیخ‌محمدمهدی آصفی او را «کاشف صدر» می‌خواند.

مرحوم آیت‌الله سیدنورالدین حسینی‌اشکوری گذشته از پایگاه و جایگاهی که در تبیین و ترویج میراث ستودنی و سترگ صدر دارد، خود به حق و حقیقت سالکی صادق در صراط مستقیم مکتب اهل‌بیت بود که همه عمر را به اخلاص و جهاد و بی ‌هانه و چشم داشت در آنچه تکلیف یافته بود، صرف کرد و هر جا باری برای احیای امر اهل‌بیت بر زمین می‌دید، ابایی از حمل امانت بر دوش ستبر خویش نداشت و با همین مسلک و منش بود که از عنفوان جوانی تا آخرین روزهای عمرش از روستاهای عراق تا شهرهای برزیل، از دادگستری کرج تا امامت جمعه دمشق، از مدیریت مدارس علمیه در قزوین تا نمایندگی مرجعیت در عراق و هر آنجا که لازم بود، حضور داشت و بی‌منت خدمت می‌کرد و سخن از مزد و مدیح نمی‌گفت و بی‌مهری‌های فراوان او را از این خدمت بی‌مزد و منت خسته نمی‌ساخت.

کتاب بی‌مزد و منت یادنامه این عالم مجاهد و یار دیرین شهید صدر است که به دلایل یاد شده افزون بر خاطرات خود ایشان در بردارنده مجموعه‌ای از گفته‌ها و نگاشته‌های نزدیکان آن مرحوم نیز هست.

گزیده کتاب بی‌مزد و منت

آقای حکیم به کسانی که وجوهات را می آوردند اجازه می‌داد که نصف یا یک سومش را بردارند و اگر احتیاجی به آن مبلغ نداشتند، مابقی را به او بدهند؛ اما اگر کسی برای تبلیغ به منطقه‌ای می‌رفت و حقوق شرعیه چندانی در آن منطقه پرداخت نمی‌شد، چیزی برنمی‌داشت و همه را به همان روحانی منطقه باز می‌گرداند. موردی که برای خودم پیش آمد، این بود که در منطقه‌ای تبلیغ می‌کردم که حقوق شرعیه چندانی نداشتند؛ اما همان مقدار کم را خدمت آیت‌الله حکیم بردم؛ او همه‌اش را به خودم برگرداند.

با اکثر مبلغان همین‌طور برخورد می‌کرد و من استثنا نبودم. آقای حکیم بین وکالت و اجازه فرق می‌گذاشت؛ به برخی وکالت می‌داد ،به برخی اجازه. در سیستم او اجازه غیر از وکالت بود؛ وکالت احتیاجی به اجازه کتبی نداشت. خود من هم وقتی وکیل شدم، هیچ وکالت‌نامه‌ای برای مردم نبردم...

صفحات کتاب :
464
کنگره :
‏‫‬‮‭‬‭BP۵۵/۳
دیویی :
‏‫‬‮‭‬‭۲۹۷/۹۹۸
کتابشناسی ملی :
9416711
شابک :
9786229045244
سال نشر :
1402

کتاب های مشابه بی مزد و منت