کتاب دیو سیاه دم به سر نوشته طاهره ایبد، منتشر شده در انتشارات امیر کبیر داستانی کودکانه است که ماجراهای خاله پیرزنی را روایت میکند که در کنار دریا نشسته و ناگهان به آب میافتد.
او با حیوانات دریایی مختلفی مواجه میشود که قصد دارند او را بخورند، اما خاله پیرزن با زیرکی و ادعای اینکه به خانه پسرش، دیو سیاه دم به سر، میرود، از دست آنها نجات مییابد. در نهایت، او با دیو سیاه دم به سر واقعی روبرو میشود و داستان به اوج خود میرسد.
خاله پیرزن تبریک تبریک لرزید و با خودش گفت:
الان من رومیخوره!الان من رومیخوره! دیو سیاه، سرش را نزدیک صورت خاله پیرزن آورد؛ نزدیک و نزدیکتر.