از رنجی که میبریم دومین مجموعه داستانی جلال آلآحمد است که ابتدا در سال ۱۳۲۶ منتشر شد و شامل هفت داستان کوتاه به نامهای «دره خزانزده»، «زیرابیها»، «در راه چالوس»، «آبروی ازدسترفته»، «محیط تنگ»، «اعتراف» و «روزهای خوش» است. در این کتاب نویسنده رویکردی سیاسی دارد و سعی میکند وضعیت زندانیان سیاسی رژیم شاه را نشان دهد، او به زندانیانی اشاره میکند که زیر شکنجه هستند و شرایط دشواری دارند. البته تمام کتاب به موضوعات سیاسی اختصاص ندارد، بلکه بعضی داستانها مانند «در راه چالوس» بیشتر به وضعیت اجتماعی ایران میپردازد.
رییس معدن هم دست از کار کشید. لباس کار خود را درآورد؛ پالتو را بهدوش افکند و بهطرف خانهی خود سرازیر شد. خانهی او طرف مقابل دره، کمی بالاتر از نقطهای که اتاق کارش قرار داشت، واقع شده بود و او تا خود را به آنجا برساند، درست نیم ساعت طول میکشید. به سینهکش مقابل دره که رسید، هنوز چند قدمی نرفته بود که صدای یک رگبار مسلسل در دره طنین انداخت و او متوحش شد و در میان اضطرابی که یکباره سراپای او را گرفت، ایستاد. اطراف خود را نگاه کرد؛ ولی از آن ته دره جایی پیدا نبود. سربالایی دره را بهسرعت دوید و نفسنفسزنان خود را به تلفن اتاق خود رساند. بهداری معدن را که روی دامنهی دیگر دره، مقابل عمارت نُهدستگاه قرار داشت، گرفت و باعجله و وحشت پرسید: «الو... الو... این چی بود؟... کی با خودش مسلسل تو معدن آورده؟... ها؟!...»
و از تعجب خشکش زد. گوشی از دستش رها شد و در فکر فرورفت. یک صدای ناشناس، خیلی کوتاه و مختصر به او جواب داده بود: «بهتو چه!»