امتیاز
5 / 0.0
مشاهده نمونه
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
30,000
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
110,000
10%
99,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب دیوار 1358

کتاب «دیوار ۱۳۵۸» نوشته امیرحسین قاضی است که توسط انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است.

«دیوار 1358» اثری است پرکشش و روان که خواننده را در به گذشته وصل می‌کند و او را در میان حوادث گوناگون سال‌ها 1358 تا 1360 هجری شمسی قرار می‌دهد. حوادث و ماجراهایی جذاب و پرالتهاب که هم مایه جنایی دارد و هم جنبه عاشقانه. کتاب «دیوار ۱۳۵۸»، اولین اثر علمی - تخیلی امیرحسین قاضی در ژانر تاریخی است. داستان این‌ رمان با سفر جوانی از امروز به گذشته شکل می‌گیرد. نویسنده شخصیت محوری داستانش را در موقعیتی قرار می‌دهد که دست به تغییر تاریخ بزند. جوانی شبیه به جوان‌های اطراف ما که در موقعیتی تاریخی از لاک روزمرگی بیرون می‌آیند و در موقیعت‌های سرنوشت‌ساز گوهر نهفته‌ی خود را بروز می‌دهند و به قهرمان‌های تاریخ‌ساز تبدیل می‌شوند.

گزیده کتاب دیوار 1358

دستانم را پشتم قفل کردم و به دیوار و تخته تکیه دادم و زیر لب پرسیدم: «واقعاً ارزشش رو داره؟» سرم را بالا آوردم. شاگردانم با نگاه‌های منتظر به من نگاه می‌کردند. گلویم را صاف کردم و دوباره سؤالم را مطرح کردم.

واقعاً ارزشش رو داره که به گذشته برگردین و اشتباهاتتون رو جبران کنین؟

در کمال تعجب باز هم من بودم و نگاه‌های خیره و سؤالی که جوابش در هوا معلق و بی‌پاسخ مانده بود. جور دیگری پرسیدم: «اگر می‌تونستین برگردین به گذشته، جلوی چه اتفاق یا اتفاقاتی رو می‌گرفتین یا چه کسی رو نجات می‌دادین؟

یا چه کسی رو می‌کشتیم؟

یخ سکوت را پدرام شکست. نزدیک پنجره چوبی کلاس می‌نشست و موهای بلندش روی پیشانی‌اش ریخته بود. هدست بزرگی دور گردنش بود که هیچ‌وقت او را بدون آن ندیده بودم.

توقع داشتم ساسان که از فعال‌ترین شاگردانم بود مثل همیشه به کمکم بیاید و همین‌طور هم شد. چهل‌ساله بود اما باانرژی‌تر از جوانان کلاس بود.

من ترجیح می‌دادم جون یک شخصیت بزرگ رو نجات بدم.

سهیلا که تقریباً هم‌سن ساسان بود و هر ترم در نمره گرفتن با ساسان رقابت داشت و از هر فرصتی استفاده می‌کرد تا او را به چالش بکشاند، چرخید و به انتهای کلاس و به ساسان نگاه کرد و با لحن طلبکارانه‌ای گفت: «مثلاً کی رو نجات می‌دادی؟»

ساسان هم خونسرد به او خیره شد و تیغه عینکش را روی بینی کشیده‌اش بالا برد و گفت: «هر شخصی که نیاز بود زنده بمونه و دنیا رو تغییر بده. هرکسی می‌تونست باشه. حرفم سر اینه که بدون کشتن کسی هم می‌شه خیلی چیزا رو تغییر داد یا جلوی خیلی چیزا رو گرفت.» پاهایش را مدام تکان می‌داد. از پای تخته می‌توانستم ببینم چطور رنگ دستش به خاطر فشار خودکار سفید می‌شود.

صفحات کتاب :
347
کنگره :
‏‫‬‮‭PIR۸۳۵۷
دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
6214338
شابک :
978-622-683743-9
سال نشر :
1401

کتاب های مشابه دیوار 1358