کتاب سوءتفاهم نمایشنامهای است در سه پرده که در سال ۱۹۴۳ در فرانسه تحت اشغال توسط آلبر کامو نوشته شده است. این نمایشنامه که بر ایده پوچی کامو تأکید دارد، اولین بار توسط جلال آل احمد در سال 1328 به فارسی ترجمه شد.
نمایشنامهی سوءتفاهم یک داستان هولناک را روایت میکند. تمام قصهی این نمایش نامه حول یک اشتباه ساده میگردد. مردی پس از سالها دوری با نیتی خیرخواهانه و حقشناسانه به نزد مادر و خواهرش بر میگردد و چون میبیند آنها او را نشناختهاند، تصمیم میگیرد تا هویتش را از آنها پنهان نگه دارد. در مقابل، خواهرش نیز که از زندگی پر از رنج خود خسته شده و آدمهای ثروتمندی همچون برادرش را مسبب چنین رنجی میداند، چارهی کارش را در سرقت از این مهمان ثروتمند میبیند و گمان میکند با این کار میتواند در جای دیگری به زندگی ایدهآلش برسد؛ زندگیای که درخور و حق اوست و از همینجاست که این سوءتفاهم رخ نشان داده و در عین سادگی و باورپذیر بودن فاجعهی هولناکی را رقم میزند که بازهم باورپذیر است.
مادر روزبهخیر آقا. اتاقتان حاضر است.
ژان خیلی تشکر میکنم خانم.
(مادر مینشیند.)
مادر (به مارتا) پرسشنامه را پر کردی؟
مارتا بله تمام شد.
مادر میتوانم ببینمش؟ مرا خواهید بخشید آقا؛ چون شهربانی دقیق و سختگیر است. آهاه! نگاه کنید، دخترم یادش رفته است بنویسد که شما برای هواخوری و معالجه اینجا آمدهاید یا برای کارهایتان یا بهعنوان یک مسافر جهانگرد.
ژان فکر میکنم موضوع جهانگردی درمیان است.
مادر لابد برای دیدن صومعه؟ خیلی از صومعهی ما تعریف میکنند.
ژان راستش برای من هم از آن چیزهایی گفتهاند. گذشته از این، من میخواهم این سرزمینی را که زمانی میشناختهام و از آن بهترین خاطرات را دارم، از نو ببینم.
مادر مگر شما اینجا زندگی کردهاید؟
ژان نه؛ اما مدتها پیش فرصت این را یافتم که از اینجا عبور کنم. فراموشش نکردهام...