کتاب قلعه حیوانات یکی از آثار ماندگار و شاخص جورج اورول، نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی است که با ترجمهٔ حمید بلوچ در انتشارات به سخن منتشر شده است.
رمان قلعه حیوانات در طول جنگ جهانی دوم نوشته و در سال ۱۹۴۵ میلادی در انگلستان منتشر شد، ولی در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ میلادی به شهرت رسید. این کتاب در نقد حکومتهای سرکوبگر آن دوران یعنی شوروی و آلمان نوشته شد. مزرعهٔ حیوانات دربارهٔ گروهی از جانوران اهلی است که در اقدامی آرمانگرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه یعنی آقای جونز را از مزرعهاش فراری میدهند تا خود ادارهٔ مزرعه را بهدست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در جامعهٔ خود برقرار سازند. رهبری این جنبش را گروهی از خوکها بهدست دارند، ولی پس از مدتی این گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون همچون آقای جونز به بهرهکشی از حیوانات مزرعه میپردازند و هرگونه مخالفتی را سرکوب میکنند. در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه، نماد انقلاب کارگری و سرنوشت آن بر ضدّ نظام سرمایهداری است.
اورول در متن این کتاب، بارها از عنوان رفیق که بسیاری از گروههای چپگرا برای یاد کردن از همفکران سیاسی خود استفاده میکنند، بهره برده که اشاره مستقیمی به نوع حکومت برخاسته از گرایش به جناح چپ دارد. با اینکه اورول این کتاب را اختصاصاً بر مبنای انقلاب روسیه نگاشته، مزرعه حیوانات به تمام انقلابهای سراسر تاریخ اشاره دارد.
حیوانات بعد از مراسم برافراشتن پرچم، برای تشکیل جلسهی عمومی که به آن میتینگ میگفتند، در طویله جمع میشدند. در آنجا کارهای هفتهی آینده برنامهریزی میشد و تصمیمات به بحث گذاشته میشد؛ اما همیشه خوکها بودند که تصمیمات را اتخاذ میکردند. حیوانات دیگر فقط میدانستند که چگونه رأی بدهند؛ ولی هرگز نمیتوانستند در مورد مسایل خودشان تصمیمگیری کنند. اسنوبال و ناپلئون در بحث و مذاکرهها فعالتر از دیگران بودند؛ اما این دو هرگز با هم توافق نداشتند. هر وقت یکی از آنها پیشنهادی میداد، دیگری با آن مخالفت میکرد. حتا در مورد موضوعهایی که بهظاهر همه با آن موافق بودند، مثل اختصاص قطعه زمین کوچکی که در پشت باغ میوه بود، برای سکونت حیوانات بازنشسته، باز هم بین آن دو بحث و جدل درمیگرفت. جلسه همیشه با خواندن شعر «حیوانات انگلیس» خاتمه مییافت و تمام بعدازظهر به تفریح و بازی میگذشت.