کتاب جمهوری اسلامی ایران و مدینه فاضله نوشته سیدهاشم میرلوحی می باشد و دفترنشرمعارف آن را منتشر کرده است.چرا هنوز بعضی افراد بر این باورند که مدینۀ فاضله، در غرب است؟ و چرا جمهوری اسلامی ایران پساز گذشتِ بیش از چهار دهه نتوانسته است به آن دست یابد؟گذشته از آن، چرا هنوز فکر میکنند هر آنچه از غرب میآید، صحیح و بلا اِشکال است؛ و باید آنرا بدون هیچ چون و چرایی باور داشت و پذیرفت؟کتاب جمهوری اسلامی ایران و مدینه فاضله که مکمّلی و بخشی از دیگر کتب نویسنده میباشد؛ به صحت و سقم آن باورها، چراها و … پرداخته است! در این کتاب سعی شده است که به اختصار، به وضعیت جمهوری اسلامی ایران و مقولۀ مدینۀ فاضله، که از انتظارات بسیاری از مردم در ایران اسلامی است، پرداخته شود.
اگر در طول تاریخ، بت پرستان به سنت شرک و بت پرستی خو گرفته بودند و از سنگ و چوب بت هایی را می تراشیدند و آن بت ها در دل های آنان مقدس بود تا آنجا که فرزندان خود را برای آن بت ها قربانی می کردند و پیامبرانشان را که مخِرد و دیوانه خطاب می کردند، ما نیز به سنت طاغوت خو گرفته ایم و غرب و در رأس آنان آمریکا را می پرستیم و جهودان صهیونیست که فرهنگ سازان غرب و هالیوود هستند برای ما نیز فرهنگ سازی می کنند. اگر افرادی نظیر قاضی رابرت بورک، پال ویریچ، خانم لورا هالیس، جوزف لیبرمَن و امثال آن ها فرهنگ آمریکا (و درواقع، فرهنگ غرب) را «فرهنگ فاضلاب » می خوانند،ما (یعنی تعدادی از افراد در ایران) از آن فرهنگ فاضالب پیروی می کنیم، نه از اسلام ناب.
اگر استادان دانشگاه یِیل ، دوازده سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (سال 1991 میلادی)، اظهار می دارند که تمدن غرب چیزی جز صدور امپریالیسم و خشونت نبوده و نیست و درسی راجع به تمدن غرب ارائه نمی شود و پس از گذشت چهار سال، دانشگاه ییل مجبور می شود ۲۰ میلیون دلاری را که لی بَس (یکی از میلیاردرهای ایالت تگزاس) برای ارائۀ دروسی دربارۀ تمدن غرب به آن دانشگاه داده است به او پس دهند، ما آن تمدن و فرهنگ غرب را می پرستیم، هرچند شما ما را غرب زده یا شیطان زده بخوانید. درواقع، غرب برای ما (یعنی تعدادی از افراد در ایران) الگوست، نه اسلام ناب محمدی.