بیش از ده قرن از عمر سفرنامهنویسی ایرانی میگذرد. با نگاهی به تاریخ کتابت در ایران درمییابیم که در دورۀ قاجار سفرنامهنویسی به اوج خود تا آن زمان رسید. آنچه از دوران پیش از قاجار به جا مانده، گرچه برای فهم تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن دوران بسیار راهگشاست، اما به دلیل محدود بودنش تصویری چندلایه و پازلگونه از موضوعی خاص به دست نمیدهد. مزیت سفرنامههای دورۀ قاجار ارائه تصویر تودرتو و کاملی از زندگی و فکر مسافران است.
سفرهای قاجاری به شهرهای دور تصویرهای نخستین ما از این شهرها را شکل داد؛ تصاویری که همچنان حضور پررنگی دارد. آنچه امروز با شنیدن اسم پاریس، لندن، استانبول، سنپترزبورگ و بمبئی به ذهن ما میرسد، کموبیش همان چیزی است که در زمان قاجار به ذهن ایرانیان میرسید. ما با روایت این مسافران شهرهای خودمان را بازشناختیم و مردم خودمان را نسبت به دیگران محک زدیم.
در مجموعهی 5 جلدی «تماشای شهر» نمونههایی از سفرنامههای دوران قاجار به تفکیک شهرهای مختلف به مخاطبان ارائه شده است. تلاش مجموعه «تماشای شهر» یافتن روح چند کلانشهر است ؛ روحی که مسافران ایرانی دوره قاجار با آن روبرو شدهاند. متون تاریخی، منشوری چندوجهی است که بسته به زاویه دید تماشاگر، تصاویر مختلفی را در معرض نمایش میگذارد. در ارائه روح شهرها کوشیده شده است بیش از اهتمام به دغدغههای صلب و سخت مورخان و پژوهشگران به روایتی برسیم که خواندنش برای مخاطب شیرین باشد. متنهایی که می خوانید، همه مکتوبات مسافران نیست و با معیارهای خاص و دقیقی بخشی از سفرنامهها و روایت مسافران گزینش شده است.
مجموعهی «تماشای شهر» دارای پنج کتاب با عناوین زیر است:
پاریس از دور نمایان شد
قهوه استانبول نیکو میسوزد
آسمان لندن زیاده میبارد
سنپترزبورگ موزیکانچی دارد
بمبئی رقص الوان است
کتاب سن پترزبورگ موزیکانچی دارد، جلد چهارم از مجموعه «تماشای شهر» است که توسط علیاکبر شیروانی نوشته شده است، این کتاب دربردارندۀ شش سفرنامه و گزارش از سفر ایرانیان عصر قاجار به سنپتربرزبورگ روسیه است. در این کتاب روایتهایی از مظفرالدین شاه، ناصرالدین شاه، خسرو میرزا، ظهیرالدوله و ابوالحسنخان گردآوری شده که در آنها در مورد تاریخ این شهر، مواجهه با مردم و فرهنگ آنجا و دیگر شگفتیهای آن صحبت میکنند.
سن پترزبورگ از این جهت میگویند که بورگ را به زبان روسی بندر کوچک میگویند و در اینجا بندر کوچکی بوده و رودخانه عظیمی در آنجا واقع بوده، بعد از اینکه پطر پادشاه آن مکان را شهری بنا میکند و به آبادی و معموری آن میکوشد، آن شهر مسما به سنپترزبورگ میشود و در آنجا که آن آب و رودخانه عظیم بوده و بندر بوده، شهر سنپترزبورگ را به وضعی بنا میکند که آن رود عظیم در وسط شهر واقع میشود و روزبهروز به آبادی و معموری و احداث خانهها و مکانها به طریق نظام فرنگ میکوشد تا اینکه شهری برپا میکند که از هر جهت و هر حیثیت برتری به جمیع شهرهای یوروپ دارد که همگی اهل یوروپ نیز قائل به این مطلب میباشند و زمین همین شهر سنپترزبورگ تمام جمجمه جنگل بودــ جنگل را تمامی قطع میکند و زمین را چوبهای بسیار میخواباند و شالدهکوب کرده، بنای عمارات میگذارد.