کتاب آسمان لندن زیاده میبارد نوشته علیاکبر شیروانی و در انتشارات اطراف به چاپ رسیده است. لندن شهری مهم و بسیار زیبا است که از گذشته دور، به عنوان یک منطقه جهانگردی شناخته میشد. معماری زیبای خانهها و بناهای مختلف، ساعت بیگ بن که در اوج شکوه، سالها است زمان را به مردم نشان میدهد و رودخانه زیبای تایمز همه و همه از جمله مسائلی هستند که مردم جهان را به سوی لندن میکشانند.
کتاب آسمان لندن زیاده می بارد روایت مسافران دوره قاجار از این شهر است و تجربه رویارویی آنان با یک غافلگیری زیبا که تجربهاش کردهاند و در قالب نوشتهها، خاطرات و سفرنامههایشان، این غافلگیری را با ما نیز به اشتراک گذاشتهاند.
مستر فین در لندن روزی حقیر را به تماشای کارخانه و دستگاه چاپخانهٔ روزنامه برد. در لندن بسیارِ روزنامهها چاپ میشود و هر روزنامه روزی یک کرور یا آنکه هفتصد هزار یا بیشتر هر روزی چاپ میشود و روزنامه کارخانهٔ علیحده دارد. باری کارخانهای که حقیر را به تماشا بردند هفتصد هزار روزنامه چاپ میشود و هر روزنامه طول کاغذ او یک ذرع و نیم است و عرضش یک ذرع. باری اولاً در آن کارخانهٔ چاپ، لولههای کاغذ دیدم بسیار بزرگ که پهنای آن لولهٔ کاغذ، یک ذرع و طول ورق کاغذ، یک فرسخ و ربعِ یکپارچه و از این نوع لولههای کاغذ در انبارها و اتاقها بسیار بود که این لولهها را از کارخانهٔ کاغذسازی با عرابهها به این کارخانهٔ چاپ آورده بودند.
اتاقها و عملهجات بسیار در آن کارخانه بود و درب کارخانه عرابههای اسبی حاضر بود که به مجرد چاپ شدن روزنامه جمعی روزنامهها را تا کرده و بعضی به شماره آورده، حمالها از کارخانه بیرون برده، به عرابهها گذارده، به اطراف شهر و گذرها و دکانها منتشر کرده و جاهای مخصوص میفروشند و بعضی کارخانهها شب و روز مشغول کارند و بعضی اخبارات دیروز را امروز چاپ میزنند و بعضی اخبارات روز را شب چاپ میزنند.
اینقدر شهر و مملکت بزرگ است که هر روز و شب خبر فراوان است و مردم طالب خریدن روزنامهاند و به طور میل و رغبت پول میدهند و زن و مرد همه روزه روزنامه خریده، هر وقت بیکار شوند روزنامه میخوانند.