کتاب ماجراجوی جوان نوشته ژاک سرون و به ترجمه محمد قاضی میباشد. ناشر کتاب انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. کتاب ماجراجوی جوان زندگی خانوادههای فقیر و بیسوادی را نشان میدهد که از حداقل امکانات برای پیشرفت در زندگی برخوردارند اما صمیمت مهربانی در خانههایشان جاری است.
داستان ماجراجوی جوان دربارۀ پسری موطلایی به نام ژوائو اهل روستای تنتوبال است که تازه در پایان ۹ سالگی وارد مدرسه میشود. او اهل پرتغال و پسری گردنکلفت و قلدر است که در خانوادۀ فقیر به دنیا آمده. داستان با اولین روزی که ژوائو پایش را به مدرسه میگذارد آغاز میشود. او در مقایسه با بقیه کاملاً بیسواد است و ازاینجهت با همه فرق دارد.
همه میدانند که علفهای هرز به میل خودشان سبز میشوند و به ریش باغبانها و بیل و بیلچهشان میخندند. ژوائو هم مثل علف هرز بود. او بچهای اهل پرتغال، گردن کلفت و قُلدر بود که سربههوا بزرگ شده بود و هیچوقت تن به قید و بند مدرسه نداده بود؛ به طوریکه آن روز صبح وقتی برای اولین بار روی نیمکت کلاس درس نشست، نه سال تمام از سنش میگذشت. به بچههای دیگر که مؤدبانه دستشان را روی میز جلویشان گذاشته بودند و به معلم نگاه میکردند، خیره شد و او هم همان کار را کرد.