کتاب معارف مهدوی از مجموعه «مرزبانی مهدوی» نوشته دکتر عبدالحسین فخاری، شامل متون کوتاه و متنوعی در راستای خدمتگذاری به آستان مقدس امام عصر (عج) است.زندگی مهدوی، اندیشه مهدوی، گفتمان مهدوی، معارف مهدوی، یاوری مهدوی، انتظار مهدوی و اخلاق مهدوی به ترتیب کتابهای این مجموعه را تشکیل میدهند. نشان زرین و زیبای مرزبانی، آنگاه بر بازو یا سرشانه مرزبانان مهدوی مینشیند که فکر و ذکر و سلوک و حرکات و سکنات آنها رنگ و بوی مهدوی گرفته باشد؛ خدمت به آستان مقدس آقای آفرینش که افتخار اولیای الهی است، آرمان مرزبانان است و آنها حاصل نمیشود مگر آنکه لحظهها و جلوههای زندگی، بینشها و اندیشهها، گفتمانها و تحلیلها، از شمیم عطر و یاد امام مهربانی معطر شده باشد. هر یک از کتابهای این مجموعه نگاهی است به این خوانش از امامت و مهدویت که تقدیم شیفتگان حضرت محبوب میشود.
دکتر عبدالحسین فخاری پژوهشگر، نویسنده، فعال و ایدهپرداز فرهنگی هنری، بنیانگذار نهادهای اقتصادی بین المللی همچون برند جهانی حلال در ایران در قالب سازمان همکاریهای اسلامی(OIC)، نخستین مدیر مرکز تحقیقات و اطلاعات اتاق اسلامی و عضو هیأت مدیره (ایکریک icric)، مسئول چند رسانه و پایگاه خبری و نشریه و پدیدآور آثار متعدد تألیفی و صدها مقاله در حوزه ادبیات، اقتصاد، معارف اسلامی و مهدویت و دبیرکل فعلی «موسسه بین المللی حلال جهانی» و مدیر مسئول پایگاه خبری حلال جهانی و فصلنامه «حلال نشان برین» است.
امروز تصمیم میگیرید به دانشگاه یا محل کار خود بروید، هندسه این فعل اختیاری خویش شامل ساعت حرکت، وسیله نقلیه، پوشش مناسب، مدت حضور، برنامه عمل و... را طراحی میکنید (که اسم این کار قدَر یا تقدیر است) و سپس فرمان اجرایی را صادر نموده و حرکت میکنید (که اسم این کار، قضا یا حکم به انجام است). طبیعتاً قدَر مقدم بر قضاست چون ابتدا باید اندازه و مشخصات کار را تعیین کنید سپس حکم به شروع و انجام آن را صادر نمایید. پس هر کار اختیاری شما از کوچه قضا و قدر، عبور میکند و شما در جهان اختیاریات خویش، صاحب تقدیر و قضا هستید.
شما برای انجام همه کارهای اختیاری خود، نقشهای طراحی و سپس اراده انجام آن میکنید و به اجرا میگذارید. همه جهان نیز، گستره قدر و قضای الاهی است یعنی در امور تکوینی او بشخصه قدر و قضا دارد؛ اما در فعل اختیاری انسانها، امر تقدیر و قضا را به خود آنها واگذار نموده تا انتخاب، واقعی و حقیقی باشد نه صوری و نمایشی. البته این به معنای عدم توانایی خدا در جلوگیری از کار آنها نیست و از سلطنت معزول نشده؛ بلکه به معنای اراده خدا در اعطای اختیار به انسانهاست و خداوند نمیخواهد در فعلی که مناط ثواب و عقاب است، انسان مجبور باشد در عین اینکه سر رشته امور، هیچگاه از دست او خارج نیست.