مجموعه مرزبانی مهدوی نوشته دکتر عبدالحسین فخاری، شامل متون کوتاه و متنوعی در راستای خدمتگذاری به آستان مقدس امام عصر (عج) است. زندگی مهدوی، اندیشه مهدوی، گفتمان مهدوی، معارف مهدوی، یاوری مهدوی، انتظار مهدوی و اخلاق مهدوی به ترتیب کتابهای این مجموعه را تشکیل میدهند. نشان زرین و زیبای مرزبانی، آنگاه بر بازو یا سرشانه مرزبانان مهدوی مینشیند که فکر و ذکر و سلوک و حرکات و سکنات آنها رنگ و بوی مهدوی گرفته باشد؛ خدمت به آستان مقدس آقای آفرینش که افتخار اولیای الهی است، آرمان مرزبانان است و اینهمه حاصل نمیشود مگر آنکه لحظهها و جلوههای زندگی، بینشها و اندیشهها، گفتمانها و تحلیلها، از شمیم عطر و یاد امام مهربانی معطر شده باشد. هر یک از کتابهای این مجموعه حاوی یکصد و بیست یادداشت، نگاهی است به این خوانش از امامت و مهدویت که تقدیم شیفتگان حضرت محبوب میشود.
به گفته بزرگان، هم خلاف ادب و هم خلاف عقل است که نام کوچک یکی از اولیای خدا را بدون احترامات معمول ببریم و به جای اینکه ما به سویش بشتابیم از او بخواهیم که نزد ما بیاید! هر چند با امام زمان (عج) سخن گفتن فضیلتی است که نصیب هر کسی نمی شود اما بهتر است ادیبان ما ادبیات سخن گفتن با امام عصر (عج) را به نحو احسن به کار گیرند. شعرهایی همچون چرا نمی آیی؟ چرا ناز میکنی؟ چرا دیر کردی؟ مناسب امام عصر (عج) و ظهور ایشان نیست. دوست و برادر فاضل و نکته سنج جناب سید احمد رضوی در مورد این جمله (مهدی بیا، مهدی بیا) که بر زبان بعضی در قالب طلب یا در مدیحه ها جاری می شود نوشتند، چه مغالطهٔ شگفتی است! توجه شما را به مرقومه ایشان جلب می کنم: مهدی بیا مهدی بیا، چه مغالطه شگفتی است! به جای آنکه ما به سویش برویم او را به سوی خویش می خوانیم! گویی غایت و مقصود ماییم و او در این میان بهانه است. اگر او عصمت و ملاذ است باید به سوی عاصم رفت، نه اینکه عاصم به سوی ما بشتابد. به هر روی در ادبیات دینی کهن و به زبان عربی از گزاره مهدی بیا رد پایی نیست تا مترجمان را به گرته برداری متهم کنیم. آنچه هست الغوث است و ادرکنی و العجل. راستش حضرتِ او از ما گریخته و به مصداق فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَّما خِفْتُکُم [رفتار ناشایست مردم که یاریش نکردند او را به غیبت برده است] و خَرَجَ مِنها خائِفاً یَتَرَقَّب، وصف اوست...