کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی pdf

یک درمانگر، درمانگر او و زندگی های ما در فرایند کشف

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
20,000
نظر شما چیست؟

گزیده کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی

لوری گاتلیب با کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی، شما را به دنیای خود دعوت می‌کند و با لحنی طنز و صادقانه، روایتی ویژه از رابطه‌ی میان بیمار و درمانگر ارائه می‌دهد و شما را با حقیقت زیبای انسان بودن آشنا می‌سازد.

درباره کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی

این کتاب می‌پرسد: «چطور می‌توانیم تغییر کنیم؟» و پاسخ می‌دهد: «در رابطه داشتن با دیگران» البته منظور از رابطه با دیگران دیگران در این کتاب رابطه میان روان درمانگر و بیمار است. رابطه‌ای که نیازمند یک اعتماد متقابل و مقدس است. نویسنده در این کتاب ماجرای رابطه خودش را با چند بیمار با اجازه از بیماران و باشرط نام نبردن از آنان تشریح کرده است.

 هدف نویسنده از مطرح کردن ارتباطط خود و بیمارانش این بوده که انسانیت را در ان ها مکشوف سازد تا بتوانیم خودمان را وضح‌تر ببینیم، به عبارت دیگر اگر خود را در لابه‌لای صفحات این کتاب دیدی تعجب نکنید زیرا در وجود هر کدام از ما رازها و ناگفته‌هایی است که شاید میان همه‌مان مشترک باشد و با خواندن این کتاب و شرح احوال بیماران گاتلیب بتوانیم خود ناشناخته و به انزوا رفته‌مان را بیابیم. خودی که شاید تا بحال جرأت آن را نداشته‌ایم ردباره‌اش با کسی حرف بزنیم چه رسد به رفتن پیش روان‌درمانگر.

گزیده کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی 

بین جلسات که به پیغام‌های صوتی‌ام گوش می‌کنم می‌شنوم «سلام، منم.» دلم پیچ می‌خورد؛ نامزد است. با اینکه سه ماه است حرف نزده‌ایم صدایش بی‌درنگ برم می‌گرداند به گذشته، مثل شنیدن آهنگی از گذشته‌ها. اما پیغام که ادامه می‌یابد می‌فهمم که این نامزد نیست چون اول اینکه نامزد به تلفن دفترم زنگ نمی‌زند و دوم اینکه نامزد توی برنامه‌ی تلویزیونی کار نمی‌کند.

این «من» جان است (صدای نامزد و جان به شکل غریبی شبیه هم است، عمیق و آهسته) و این اولین‌باری است که بیماری به دفترم زنگ می‌زند و اسمش را نمی‌گوید. طوری این کار را می‌کند انگار که تنها بیماری است که دارم و همچنین تنها «من» در زندگی‌ام. حتی بیمارانی که قصد خودکشی دارند هم اسمشان را می‌گویند. هرگز پیغام نگرفته‌ام که سلام، منم. گفته بودی اگر احساس کردم می‌خواهم خودم را بکشم زنگ بزنم.

جان در پیغامش می‌گوید که به جلسه‌ی امروزمان نمی‌رسد چون توی استودیو گیر کرده است، بنابراین به جایش با اسکایپ حاضر می‌شود. نام کاربری اسکایپش را به من می‌دهد بعد می‌گوید «ساعت سه حرف می‌زنیم.»

صفحات کتاب :
453
کنگره :
RC480/8
دیویی :
616/8914092۶
کتابشناسی ملی :
6110۱50
شابک :
978-600-949390-6‬‬‬
سال نشر :
1399

کتاب های مشابه شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی