کتاب کوچه باغ شرقی احساس نوشته آزاده منتظری توسط انتشارات متخصصان منتشر شده است.
آنگاه که عشق آفریده شد، کائنات، سرگشته و حیران معشوق شدند. هر یک معشوق خود را جستجو می کرد و نبودش را تاب نمی آورد. برخی معشوق را یافتند و آرام و قرار گرفتند و برخی یک عمر، در پی اش شب و روز، کوی و برزن را گشتند و کمتر یافتند. من که بی شک، از جرگه نخست نیستم که اگر بودم آرا م و قرار داشتم؛ اما من سال ها او را جستجو می کردم و هنوز هم، بی قرارش بودم و هنوز هم. آثارش را دیدم اما خودش را نه.
گشتم و گشتم. راه و بیراهه رفتم تا جایی که آثارش را در دل یافتم. دلی که عاشق نیست از آنِ یک انسان نیست. عاشق شدم و زندگی یافتم. عشق در تمام لحظه هایم جاری شد. عشق را زندگی کردم. عشق را نفس کشیدم. با عشق، بر زندان تنهاییم رنگ پاشیدم و از آن پنجر های گشودم تا افق هایی که کمتر کسی دیده و از آن شنیده.