کتاب دخلشو بیار پسر! نوشته زهره باغستانی و در انتشارات پینو به چاپ رسیده است.کتاب دخلشو بیار پسر! داستان پسری است که به سن نوجوانی رسیده و حالا میخواهد از کسی که باعث مرگ پدرش شده انتقام بگیرد. گوشش به حرف مادر و سایرین نیست و فکر میکند کسی که باعث این تنهایی او شده، دارد سرخوش زندگی میکند.
او بین دانشآموزان مدرسه محبوب و دوستداشتنی است، لذا گروهی از دوستانش با او دست میدهند که در این راه کمکش کنند. داستان در فضای ساده و دوست داشتی یک شهر و با لعاب لهجه و طنز روایت میشود و این جا اول شیطنتهای این پسرهای بازیگوش است که مرد موردنظر را حسابی گوشمالی بدهند که الحق و انصاف هم با نقشههای جورواجور طرف را سرگردان میکنند. اما همه ماجرا به همینجا ختم نمیشود. ورود یک دانشآموز جدید به کلاس باعث چرخش داستان و اتفاقات جدید و بامزهای میشود.
فقط خدا کند سرت آنجایی باشد که من میخواهم. مرغ آمین کجایی؟ بگو آمین... لبههای تیز پاره آجر، کف دستم را میخراشید. عقابی شده بودم با چشمهای تیز، دوسر کوچه را پاییدم؛ کسی نبود. قاب پنجرۀ کهنه و چوبی اتاقش را که به کوچه دهن کجی میکرد نشانه گرفتم و پرتاب کردم. سنگ به هدف خورد. خرده شیشهها آوار شد. حس مبارزی را داشتم که نارنجکش افتاده توی سنگر دشمن. نفس حبس شدهام را فوت کردم بیرون و پا گذاشتم به فرار. ولی انگار گوشم میخواست همان جا بماند. اگر صدای نعرهاش را میشنیدم، به خدا که دیگر آرزویی در این دنیا نداشتم. یک نفس تا پشت دکان جواد شاطر دویدم.
چشمهایم تار میدید. قلبم مثل قلب بچه گنجشک توی سینه پرپر میزد. ولی نازشَستم، مُویی از خرس کندن هم غنیمت است. گیریم به سرش نخورده و نشکسته، شیشه که شکسته! باید که جارو و خاکانداز دست بگیرد و با چشمهایی که از پشت عینک قاب سیاه مثل مار پیر است، شیشهها را جمع کند. همان هم دستخوش به هنرم.
نظر دیگران //= $contentName ?>
داستانش خیلی قشنگه .عالی...
کتاب خوبی بود....
نثر دلنشین و طنز گونه ، تصویر سازی قوی . یاد گذشته ها بخیر 😍...
مضمون کتاب و روایی قلم نویسنده عالی...
خیلی عالی بود....
کتاب جالبی بود. خیلی از شخصیت حسن خوشم اومد. تعلیق خوبی داشت وپایانش برام غافلگیرکننده بود....
09133148577 نویسنده قلم قوی داره...
عالی قبلا اثاری از این نویسنده مطالعه کرده بودم...
بهترین کتابی که خوندم☕️📚...
پسرای شیطون و بامزه با لهجه یزدی میشه باقلوا.... من که دوست داشتم...