کتاب ادبیات تطبیقی کودکان نوشته ایمر اسالیوان و ترجمه مریم جلالی و محبوبه فرهنگی، برای پژوهشگران حوزه کودک و نوجوانان است که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
ادبیات کودکان از زمان تولید کتاب و مجله برای خوانندگان خردسال و با ترجمه کتابهای مشهور در سراسر جهان، مرزهای زبانی و فرهنگی را پشت سر گذاشته است. ایمر اسالیوان تاریخ مطالعات تطبیقی ادبیات کودکان، از انترناسیونالیسم پرشور دوران پس از جنگ - که از ایده جمهوری جهانی شکل گرفت - تا انتقاد تطبیقی مدرن را دنبال میکند. وی با بهرهگیری از منابع مختلف ادبی در فرهنگهای مختلف، نقاط عطف و عناصر اصلی تشکیلدهنده این علم تطبیقی را ترسیم میکند. از جمله مطالعات بینامتنی، مطالعات میانگرایی و مطالعات تصویری. با این کار، او اولین مرور جامع در مورد این زمینه تحقیقاتی جدید و جالب را ارائه میدهد. ادبیات تطبیقی کودکان همچنین زمینههای روایتشناسی و مطالعات ترجمه را برای ایجاد یک مدل ارتباطی اصیل و بسیار ارزشمند را به هم پیوند میدهد.
ادبیات تطبیقی کودکان با در نظر گرفتن مباحث "کلاسیک" کودکان، ادبیات بومی و ادبیات جهانی برای کودکان، نشان میدهد که این شاخه از ادبیات تا چه حد زیادی پتانسیل برای پژوهش دارد. باید گفت خواندن این کتاب برای پژوهشگران در حوزه ادبیات کودک بسیار ضروری است. جهانیسازی در ادبیات و فرهنگ کودکان بیش از هرچیز در این کتاب مورد تمرکز قرار گرفته است.
بعد از جنگ جهانی دوم این باور که ادبیات کودک میتواند سبب افزایش هم فهمی جهانی شود، به صورت یک اصل و باور مطرح گردید؛ به این معنا که ادبیات کودک که به آسانی در حال گذر از مرزها بود، میتوانست نویدبخش آرمان شهر «جمهوری جهانی کودکی» باشد. از سالهای پایانی سدهی بیست شاهد گونهی متفاوتی از جهانگرایی بودهایم که مبتنی بر پیش فرضی آرمانگرایانه نبوده، بلکه نتیجهی فشارهای بازار جهانی است که از سوی شرکتهای رسانهای چندملیتی اعمال میشود؛ شرکتهایی که فرآوردههایی را برای کودکان در سراسر دنیا تولید میکنند.
با این حال، فرض آرمانی ایجاد جمهوری جهانی کودکی و جهانی شدن تجارت، هیچ یک نتوانست این حقیقت را که کتابهای کودک همواره به دست نویسندگان واقعی در مکانهای واقعی به زبانهای گوناگون نوشته میشود و به صورت ترجمه به زبانهای دیگر در جاهای مختلف دنیا خوانده میشود، دگرگون سازد.