کتاب چگونه از تحلیل قوای روانی در کار پیش گیری کنیم نوشته بورلی ای پاتر است که توسط گیتی شهیدی ترجمه و توسط انتشارات نسل نواندیش منتشر شده است. شاید پیش آمده باشد که در محل کار خود روز بدی داشتهاید. آیا تا به حال در مورد تحلیل قوای روانی در کار فکر کردهاید؟ این را میدانید اگر بد بودن روز کاری به صورت مداوم باشد قطعا از لحاظ روانی به مشکل میخورید؟ کار نباید یکنواخت و کسلکننده شود.
اقدامات خاصی وجود دارند که میتوانید از همین امروز برای رفع خستگی کاری از آنها استفاده کنید. آشنایی شما با این روشها و نشان دادن چگونگی استفاده از آنها هدف اصلی کتاب چگونه از تحلیل قوای روانی در کار پیشگیری کنیم (Preventing job burnout: transforming work pressures into productivity) است. شما با خواندن این کتاب میآموزید که تحلیل قوای روانی در کار چیست؟ چه عاملی آن را پدید میآورد و چگونه میتوانید پتانسیل تحلیل قوای روانی در کار خود را ارزیابی کنید؟ خواهید آموخت که چگونه و چه عاملی انگیزه و خوشبینی شما را نسبت به کارتان کاهش میدهد. از آن مهمتر اینکه هشت مهارت اصلی برای تقویت قوای روانی کار خود و ممانعت از وقوع آن در آینده را میآموزید.
تحلیل قوای روانی در کار به دلیل بیانگیزگی در کار است که منجر به افزایش ناتوانی در عملی ساختن علاقه و تواناییها میشود. در دنیای پیچیدهی امروزی تحلیل قوای روانی در کار و بیانگیزگی نسبت به آن رو به افزایش است.
تعداد زیادی سگ را که ویژگیهای یکسانی داشتند، بهصورت جفتجفت و بهطور همزمان در اتاقی قرار دارند که کف آن از شبکههای وارد کنندهی شوک پوشیده شده بود. یکی از سگها توانست دستگاه وارد کنندهی شوک را خاموش کند و دیگری نتوانست.
هنگامیکه اولین شوک وارد شد، هر دو سگ میپریدند و درحالیکه پارس میکردند دیوانه وار به اطراف میدویدند. در تلاش برای فرار، سگی که در موقعیت کنترل شدهای بود به اهرم ضربه زد و دستگاه شوک را خاموش کرد. این سگ سریع یاد گرفت. هر بار که سگ را در آن اتاق میگذاشتند سریع به طرف اهرم میپرید و دستگاه راخاموش میکرد. این سگ با استفاده از پاداش منفی اجتناب از شوک انگیزهی بسیار بالایی پیدا کرده بود. برای سگ دوم در موقعیت کنترلناپذیر کاری نبود که بتواند برای خاموش کردن دستگاه انجام دهد. فقط مثل سگ اول سعی میکرد بفهمد چطور دستگاه را خاموش کند تا اینکه این سگ فهمید که درمانده وبیچاره شده است. عاقبت این سگ خسته شد. کف اتاق دراز کشید و دیگرحتی برای فرار کردن هم تلاش نکرد.
بعد سگی که پذیرفته بود سگ بیچارهای است، در اتاقی قرار داده شد که اهرمیبرای خاموش کردن شوک در آن وجود داشت. اما سگ هنوز هم روی کف اتاق دراز میکشید و شوک را تحمل میکرد. حتی در را باز گذاشتند تا سگ خارج شود، اما او تلاشی برای فرار نمیکرد و باز هم دراز میکشید. با وجودی که وضعیت تغییر کرده بود، اما پذیرفته بود که او بیچاره و ناتوان است و باید همانطور که رفتار میکرد عمل کند.
وقتی سگ پی برد که بیچاره است، دست از تلاش برداشت. انگیزهاش برای فرار فروکش کرد. سگ احساسات منفی دیگری هم از خود نشان داد. پارس میکرد، خرخر میکرد، ناله میکرد وفقط همانجا دراز میکشید. چیزی مانع از این میشد که سگ درک کند که وضعیت تغییر کرده است. او نمیتوانست کاری انجام دهد. احساس ناتوانی و نداشتن قدرت در کار میتواند شما را هم به همان حالت دچار کند. احساسات بی قدرت بودن وضعف موجب از دست دادن انگیزهی کاری میشود.