کتاب نگرش شناسی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی به معرفی حدود یازده نگرش عمومی تاریخ نویسی پرداخته و در ایران معاصر و بعد از انقلاب اسلامی سیر تاریخ نگاری را شناسایی کرده است. این نگرش ها بر اساس وجوه مشترکی که دارند، طبقه بندی شده اند و البته در بیان زیر مجموعه های این نگرش ها، کم و بیش اختلافاتی بین زوایای نظرات و تفاوت دیدگاه هایی که در اجتماع و صف بندی های سیاسی و تاریخی بوده است، دیده می شود.
تاریخ نگاری علنی پهلوی ها به سه دسته تقسیم می شود که عبارتند از: الف. باستان گرایانه؛ ب. تمجیدی؛ ج. توجیهی.
الف. تاریخنگاری باستان گرایانه
جریان تاریخ نگاری باستان گرایی از زمان رضاخان شروع شد و تا سال 1357 ادامه داشت، از احیای مراکز منسوب به پادشاهان ً باستانی ایران نظیر تجلیل افراطی از کوروش هخامنشی گرفته تا تاریخ هایی که نوشته شده و برگزاری جشن های2500 ساله و نهایتا تغییر تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی؛ نقد بیرحمانه ورود اسلام به ایران و نقد گسترش اسلام در ایران، برنامه و قانون حاکم بر فضای تاریخ نگاری بوده است و این در فضای روشنفکری و دانشگاهی به شدت حاکم بوده است. علاوه بر اینکه حکومت این رویکرد و نگاه تاریخی را پیگیری می کرد، به نوعی تبدیل به یک قانون و جریان جاری در جامعه هم شد. کتاب های «تاریخ ایران باستان/حسن پیرنیا»، «تاریخ ایران قبل اسلام/رومن گیرشمن»، «دو قرن سکوت/عبدالحسین زرین کوب» از این دست هستند.