کتاب ما قبل الشهادة در 2 جلد و حدود 1200 صفحه تألیف یافته است. این مجموعه دو جلدی که کار تحقیقاتی آن 4 سال به طول انجامیده است، جریانشناسی و معرفی رخدادهای مهم از غدیر خم تا روزگار پیش از امامت امام حسین (علیه السلام) بوده و بیان حال امت اسلامی و حاکمان خلف و ناخلفی است که نتیجه افعال و افکار آنان در کربلا به صورت دو صف به نام دو اسلام (یکی حقیقی و دیگری دروغین) تبلور یافت!
کتاب ما قبل الشهادة در بردارنده علل تغییر و تحول مردم صدر اسلام تا سال 61 هجری است و به اثبات این نکته پرداخته که دومینوی تصمیمات درست و غلط بشری در آن تاریخ به شدت معلول حرکات و مهرههای اولیۀ جریانات حاضر در آن عصر بوده که حذف ناجوانمردانه بهترین فرزندان امت اسلامی را دربرداشت.
نویسنده در این کتاب تلاش کرده است که هم وحدت به هم نخورد و هم کسی از اهل سنت نتواند خرده بگیرد و برای جهان اسلام بد نشود و در عین حال به تحلیل دقیق تاریخ پرداخته شود و به بسیاری از شبهات و ابهامات پاسخ داده شود. این کتاب دو جلدی هم طعم جامعهشناختی دارد و هم به مردمشناسی پرداخته است و سیر تغییر دائقه و نظر و رأی مردم را به صورت زنجیروار و باحوصله بیان کرده و اجازه نداده تعصب شیعی در مباحث دخیل شود.
به جرأت میتوانم بگویم با خواندن این کتاب از مطالعه بسیاری از کتب دیگر بینیاز میشوید. بعلاوه اینکه این کتاب دارای مطالبی پیرامون خلفا و تاریخ اسلام است که قطعاً روی منبرها نخواهید شنید و دقیقاً به همین خاطر، تأیید این کتاب با موانع بسیاری روبرو شد و حداقل 50 صفحه از حجم اصلی کتاب کم شد. جناب دکتر محمودوند که از اساتید مطرح در حوزه تاریخ هستند در مورد این کتاب میگویند: «کتاب ماقبل الشهادۀ حرفها و یافتههای تاریخی جدیدی دارد و میتواند به عنوان انیس تنهایی اهل مطالعه و منبع موثقی برای طلبهها و دانشجویانی باشد که از کتابهای زیادی خریدن خسته شدهاند و دوست دارند همه کتابها را یک جا داشته باشند اما با یک مزه متفاوت...»
در دفن امام حسن (ع) در کنار مزار رسول الله (ص) علم های مخالفت برافراشته شد، و برخی نوشته اند به دستور عایشه تیر و سنگ بسیار به سوی حسین (ع) و جنازه حسن (ع) پرتاب شد. ابن شهر آشوب می افزاید: به هنگام بردن جنازۀ امام مجتبی (ع) به سوی بقیع غرقد، افراد شرور و پست به پشتیبانی امویان به جنازۀ آن بزرگوار تیراندازی کردند، به طوری که هنگام دفن هفتاد تیر از بدن آن حضرت جدا نمودند و سرانجام او را در بقیع، در همین محلی که اینک مزار اوست دفن کردند.
در قسمت هایی از زیارات جامعه، خطاب به امامان معصوم (ع) ماجرای شهادت آن بزرگوار را از زبان امام باقر (ع) چنین نقل می کند:
ای سروران من...! شما کسانی هستید که بعضی جسدتان در میان محراب عبادت در حالی که فرقتان شکافته بود، به شهادت رسیدید و بعضی از شما شهیدی هستید که دشمنان اسلام بر جنازۀ شما تیراندازی کردند، به طوری که کفنتان سوراخ سوراخ گردید...