کتاب وتن دادم وطن با بیست شخصیت که داستان زندگی شان به هم مرتبط است و در جبهه مخالف یا موافق با داعش در حال جنگ هستند را به تصویر می کشد. داستان زندگی ده زن و ده مرد از ملیت ها و مذاهب مختلف که در مناطق تحت اشغال داعش زندگی می کنند؛ برخی از مدافعان حرم هستند و برخی از داعش و برخی از ساکنان شهرهای مختلف سوریه. داستان زندگی این شخصیت های اصلی همراه با شخصیت های فرعی بسیار، ماجرای این رمان را در دوران سیطره داعش در سوریه به تصویر کشیده است. نویسنده با دیدن عکس ها و مستندهای بسیاری از خشونت داعش و تحقیق و مطالعه هفتاد کتاب منتشر شده درباره خاطرات مدافعان حرم و وضعیت سوریه در دوران داعش، شکل گیری دولت اسلامی عراق و شام و اهداف آن دولت، دعوت جوانان کشورهای مختلف و پیوستن به داعش، و مرگ و آواراگی هزاران زن و مرد و کودک این اثر را خلق نموده است.
مریم بصیری، متولد اول اسفند 1348 ارومیه، کارشناسی تئاتر با گرایش ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری، کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر سوره می باشد. وی در بیست سالگی با کار نویسندگی و روزنامه نگاری فعالیت فرهنگی خود را آغاز کرد. ایشان مدیر مسئول و مدیر آموزش آموزشگاه سینمایی و مهارت های کار دانش «آفتاب مهر» با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سردبیر ماهنامه پیام زن می باشد.
جمیله نالید و داد زد: «من خودم رو میکشم، ولی تو خیمهی اونا نمیرم.» مرد مُشتی به دیرک خیمه زد و گفت: «تو میخوای این حرومیها طایفه رو غارت کنن؟ میخوای همه رو به کشتن بدی؟» دختر گریه میکرد که مرد دستارش را دور کمرش محکم کرد و درمانده گفت: «ابوعرب آدم بدی نیست. گفت تو رو میبره دمشق، میبره حلب.»
جمیله دیگر صدایش درنمیآمد. گریه نفسش را گرفته بود. زن میدانست که شوهرش میداند؛ اما چارهای نداشت. باید میگفت. باید میگفت عبدالسلام مسلحان را مجبور کند با بردن همه اسب، شترها و اسلحهها، دست از سر دخترانشان بردارند. مرد تنها نعرهای کشید و مشتش را چنان بر چهارپایه کوبید که چوبها تاب نیاوردند و کمرشان شکست...