امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
16,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب راهنمای از خودمراقبتی برای زنان شاغل و پرمشغله

کتاب راهنمای از خودمراقبتی برای زنان شاغل و پرمشغله به قلم سوزان فالتر، به مهم ترین شیوۀ عشق ورزیدن به خود که همان احترام و مراقبت است، می پردازد. این کتاب تبیین کنندۀ تعادلی میان زندگی بانوان شاغل و اهمیت دادن به سلامتی روح و جسم‎ شان است. چشم هایت را ببند و یک نفس عمیق بکش؛ اکنون بهترین روز زندگی ات را تصور کن و بدون هیچ نگرانی یک روز عالی را شروع کن!

سوزان فالتر (Suzanne Falter) در کتاب راهنمای از خود مراقبتی برای زنان شاغل و پرمشغله (The Extremely Busy Woman's Guide to Self-Care) با لحنی صمیمانه و نثری روان، از راهکارهای عملی و ساده ای سخن می گوید که با رعایت آن ها علاوه بر داشتن سبک زندگی سالم، می توان مشغله های روزانه را مدیریت کرد. این اثر با پرداختن به جزئیات، ارائه تمرین ها و آزمون پایان فصل، یکی از سودمندترین کتاب های حوزه روانشناسی خودسازی به شمار می آید.

ساده ترین راه و در عین حال کلیدی ترین راه عشق ورزیدن به خود، احترام و مراقبت از خویشتن است. همواره این پرسش که چگونه می توان تعادلی میان اولویت های اجتماعی و شخصی قائل شد، یکی از پر چالش ترین مسائل زندگی بوده است. ایفای نقش های گوناگون در جامعه گاهی باعث تعارض آن ها با یکدیگر و همچنین با خواسته ها و امیال درونی شماست؛ اگر به نحوی مطلوب به آن ها پاسخ داده نشود به مرور می تواند باعث افسردگی و سرخوردگی شود.

ساختار کتاب راهنمای از خودمراقبتی برای زنان شاغل و پرمشغله به نحوی است که در سه فصل کلی طبقه بندی شده، فصل نخست درباره ذهنیت مراقبت از خویشتن سخن می گوید و در چندین بخش نیاز و اهمیت مراقبت از خویش را شرح می دهد. فصل دوم به جزئیات و چگونگی این مراقبت در مظاهر مختلف زندگی می پردازد و در نهایت فصل سوم از تدوام و اثرات این عادات در زندگی و تأثیر آن بر روح و جسم مان می گوید.

گزیده کتاب راهنمای از خودمراقبتی برای زنان شاغل و پرمشغله

برخی از ما با «نه» گفتن در محیط کاری، کشمکش بسیار داریم. معمولاً به این دلیل که برای آن پیامدهایی منفی را قائل می شویم. اینجاست که درمی یابیم در حال دست زدن به انواع بازی ها و طفره رفتن ها هستیم.

ممکن است با وجود اینکه قلباً مایل نیستیم، تسلیم شویم و بله را بگوییم. یا اینکه برای مدّت طولانی آن را به تعویق بیندازیم، یا هر زمان که پیش رویمان ظاهر شدند، از در پشتی فرار کنیم! امکان هم دارد با حالی منفعل و پرخاش گر یا بی میل، درحالی که آه می کشیم، جواب مثبت را بدهیم، یا اساساً هنگام صحبت کردن در مورد آن، مدام موضوع را عوض کنیم.

بعید هم نیست مدام از ظاهر شدن پیش نظر طرف مقابل امتناع کنیم یا با شیوه ای ماهرانه در پروژهٔ مربوطه، کارشکنی کنیم. یا به جهنم، تلفن کنیم و به بهانهٔ مریضی، مرخصی بگیریم. درواقع به همهٔ راه های طفره رفتن، متوسل می شویم تا اینکه واژهٔ لعنتی «نه» را به زبان نیاوریم. هرچه نباشد مگر نه اینکه همواره حق با مشتری / کارفرما / هیئت رئیسه و مسئولین مافوق ماست؟ آیا نباید بتوانند هرچه را که اراده می کنند در هر زمانی که صلاح می دانند از ما طلب کنند؟ !

پاسخ درواقع «خیر» است؛ «نه همیشه!» از همین روی برخی از ما به دلیل باور غلطی که داریم، همیشه و همیشه درخواست ها را می پذیریم. باور غلطی که می گوید ما حق نه گفتن نداریم. گمان می کنیم زمین و زمان از ما می خواهند که به میز کار خود دوخته شده باشیم و درمورد هیچ موضوعی، اظهارنظر نکنیم. تازه خود را مجاب می کنیم که حتماً فقط من هستم که می توانم کار را به نحو احسن صورت دهم! یا اینکه توجیه می کنیم که انجام این کار فوریت دارد و باید هرچه سریع تر اجرایی شود.

بله، گاهی ممکن است انجام کار حقیقتاً فوریت داشته باشد، ولی گاهی هم تنها پای دلیل تراشی های ذهنی ما در میان است. خدمت به خلق و خوش رفتاری ضمن اینکه نیکوست، می تواند مبدّل به یک پیش فرض قطعی و مسلّم شود و ما را وادار کند که بیش از حد توان خویش، کار انجام دهیم و به مرور، سلامتمان را به خطر بیندازد.

کار کردن در آخر هفته ها، یک مثال بارز از این امر است. برخی از ما بدون لحظه ای سنجش، به این کار مبادرت می ورزیم. خود را مجاب می کنیم که بایست جمعه را نیز به کارم اختصاص دهم، اگر نه کار از پیش نخواهد رفت! به خود القا می کنیم که چقدر سکوت دفتر کارمان را در روزهای تعطیل دوست داریم و انجام هرچه بیشتر کارها، تا چه میزان ما را به وجد می آورد!! اینها در حالی ست که روان ما، بی صدا فرسوده و فرسوده تر می شود و چشم انتظاری فرزندانمان در منزل ادامه می یابد و نیاز مفرط به یک استراحت عمیق در ما مزمن تر می شود.

واقعاً چه می شد اگر روزهای تعطیل درِ دفتر کارتان را می بستید و بر روی آن اعلانی با مضمون «مزاحم نشوید! » می زدید؟ چه می شد اگر یک نفر دیگر می بود که به انبوه آن تماس های تلفنی پاسخ می داد، یا دست کم اجازه می دادید در صندوق پیام های صوتی ذخیره شوند تا در زمان مناسب به آن ها پاسخ گویید؟ تصور کنید چه میزان کار را می توانید در طول ساعات کاری خود، پیش ببرید.

چه می شد اگر می توانستید در طول هفته نیز، ساعات کاری مشخصی برای خود تعریف کنید که همکاران و ارباب رجوع بتوانند درخواست های خویش را مطرح کنند؟ یا اینکه طرحی بریزید تا بتوانید از منزل یا هر جای دیگری که هستید، به درخواست ها رسیدگی کنید.

اگر روال کاری خویش را اینچنین طرح ریزی کنید، آن همکارتان یاد می گیرد برای درخواست خود، اندکی منتظر بماند. همچنین تمام کارهایی که به نظر می رسد فوریت اجرایی دارند نیز، در نوبت مناسب صورت خواهند گرفت. دقّت کنید که همکاران شما می توانند در نزدیکی دفتر کارتان تجمع کنند، یا بدتر از آن، در دفتر کار شما وقت کشی کنند. اینها نیز نشانه هایی هستند که بر در دسترس بودن بیش از اندازهٔ شما دلالت دارند.

در این صورت باید دوباره از خود جویا شوید که آیا دارم بیش از حدّ مورد نیاز تلاش می کنم که همیشه در دسترس باشم؟ آیا می توانم با اختصاص دادن مدت زمان کافی به کار، زندگی خود را سهولت بیشتری بخشم؟ یک ازخودمراقبتی کارساز با تقویت توانمندی های شما آغاز می شود. ارزش نهادن به خود را بیاموزید تا بتوانید پیش از هر چیز، نیازهای خود را مرتفع کنید. قصد من ابداً رواج خودخواهی نیست، بلکه صیانت نفس مراد نظر است.

به عنوان مثال اگر شما صاحب یک کسب و کار هستید و یکی از مشتری ها فقط می تواند در زمان تعطیلی شما، قرار ملاقات بگذارد، می توانید یک مبلغ اضافی را نیز، با احتساب بهای زمان تعطیلات خود، در نظر بگیرید. این کار قطعاً انگیزهٔ بیشتری به شما می دهد. یا اینکه او را به یک هم صنفی دیگر خود که آخر هفته ها نیز کار می کند، ارجاع دهید. همچنین می توانید زمان بندی ساعات کاری و استراحت خود را تغییر داده و زین پس براساس آن حرکت کنید.

اگر کارفرما از شما درخواست می کند که «همراه با تیم حرکت کن» و از این رو کار بیشتری از شما می کشد، باید به روال کاری معمول در محل کار خویش به دیدهٔ تردید بنگرید. آیا از شما هم همان انتظاراتی را دارند که از بقیه طلب می کنند، هر چند که این امر موجبات اعصاب خوردی شما را فراهم می کند؟ و آیا به نظر می رسد این الگوی ناسالم کاری، در حال مبدل شدن به یک تهدید و تجاوز دائمی ست؟ یا اینکه الساعه عملاً این گونه شده است؟

اگر چنین است جهت صورت دادن یک کنش مناسب برای مراقبت از خویشتن، می توانید با رئیس خود بنشینید و در راستای معین نمودن حدومرزها، مکالمه ای را ترتیب دهید. این گونه درمی یابید که حرفهٔ شما تا چه میزان با شخصیت قاطع و قدرتمند شما، همخوانی دارد. آیا چنین شغلی را با این حجم از فشار کاری، می توانید تاب بیاورید؟ آیا لذّت ناشی از کار کردن بر دیگر هزینه های آن، تفوق می یابد؟

صفحات کتاب :
287
کنگره :
‫‬‮‭RA778
دیویی :
‏‫‬‮‭‬‭‬‮‭613/04244
کتابشناسی ملی :
6188856
شابک :
9786226673723
سال نشر :
‏‫1399

کتاب های مشابه راهنمای از خودمراقبتی برای زنان شاغل و پرمشغله