کتاب ما بعد الحسین (ع) نوشته سید علیاصغر علوی است. کتاب ما بعد الحسین (ع) را انتشارات معارف منتشر کرده است و به این میپردازد اگر اندیشه امام حسین (ع) وارد زندگی شود چه اتفاقاتی میافتد.
با نام امام حسین (ع) میشود یک فرهنگنامه نوشت! میشود همهٔ فرهنگها را با امامحسین (ع) به وجد آورد؛ اما هدف اصلی تألیف این اثر، تغییر نگاه و ایجاد باور در خواننده است. خواننده در پایان اثر به جهانبینی عاشورایی خواهد رسید و عالَم را از منظر عاشورا تحلیل و تفسیر خواهد کرد. با عینک «با امامحسین (ع) یا بی امامحسین (ع)» میتوان مابقی پدیدهها را هم تماشا کرد. این اثر فرصت تماشای چند موضوع را از باب نمونه، عهدهدار شده است؛ بهعبارت دیگر این اثر جای طولانی شدن دارد؛ اما تلاش بر این بوده که کتاب مختصری باشد.
بهعنوان نمونه میتوان همهٔ شاخههای مختلف علومانسانی را وارد این مجموعه کرد؛ اما در این اثر فقط به اقتصاد و مدیریت و قضاوت پرداختهایم و جای تعمیم به عرصههایی مانند جامعهشناسی، فلسفه، هنر و... خالی است. درواقع سرفصلها و عناوین بسیاری وجود دارد که در این اثر به آنها پرداخته نشده است. این کتاب سعی دارد عشق به امام حسین را بیشتر از قبل در دل مومنان شعلهور کند.
در قدیم برای نشاندادن ساحل نجات و خشکی از فانوس دریایی استفاده میشد. طوفانزدگان و گمشدگان از طریق این نور خود را به ساحل میرساندند. برای کسی که گم شده و راه نمیداند، نشاندادن «هدف»، عامل شناخت سمتوسوی حرکت خواهد بود؛ اما کسی که هدف را بشناسد، به چیز دیگری هم نیاز دارد و آن «وسیلهٔ» رسیدن به هدف است.
برای شرح این نگاه از همان استعارهٔ نبوی الهام میگیریم: برای کسی که در دریا گم شده، دو چیز مهم است:
اول. فانوس دریایی (مِصْبَاحُ هُدًی) که نقش هدایتگری بهسمت هدف را ایفا میکند.
دوم. وسیله، که در این مثال همان کشتی (سَفِینَةُ نَجَاة) است. و امامحسین (ع) هر دوی آنهاست: هم هدف است و هم وسیله! از طریق خودش باید به خودش رسید... خودش باید پردهها را کنار بزند تا به نور برسیم! همهٔ این سلوک را میتوان زیر سایهٔ خیمهاش در روضه و هیئت چشید. به فطرتهای زنده و آزاده یاد دادهاند که تنها مسیر، اهلبیت (ع) هستند و بیتالغزل اهلبیت (ع) «حسین (ع)» بوده است و انگشت اشارهشان بهسمت «کربلا».
دو ویژگی در کربلا وجود دارد که آن را ممتاز کرده است و این پاسخی است به پرسش «چرا امامحسین؟(ع)» که کشتی امامحسین (ع) بهنسبت کشتیهای نجاتبخش دیگر دو ویژگی ممتاز دارد: وسیعتر است و سریعتر.
«کُلُنا سُفُن النّجاة و لکن سَفینة جَدّی الحُسُین أوسَعَ و أسرَعَ»
(همهٔ ما اهلبیت کشتی نجاتیم؛ اما کشتی جدم حسین اوسع و اسرع است.) . اوسع است: پس به همان نسبت، نظریاتی هم که از این آستان نشئت میگیرد و هدایتبخش و راهگشاست، «فراگیرتر» و «جهانشمول» تر است و انسانهای بیشتری را در بر میگیرد.
۲. اسرع است: پس به همان نسبت، نظریاتی که به این عرصه مربوط شود، «سریعتر» و «روانتر» نتیجه میدهد و در عالم وجود انسانها «کاراتر و اثربخشتر» است.