کتاب جهاد در قرنطینه نوشته فروغ زال است که معصومه بانی آن را گردآوری کرده است. این کتاب روایتی از فعالیتهای کارگاه جهادی شهید ابراهیمزاده در جهاد مقابله با ویروس کرونا است. کتاب جهاد در قرنطینه، پنجمین کتاب از مجموعه عناوین ناشر درباره «مدافعان سلامت» است. جهاد در قرنطینه خاطرات جهادگران مشهدی در تهیه و دوخت ماسک و لباسهای پزشکی و کادر درمان برای مقابله با کرونا را روایت میکند.
ویروس کرونا پدیدهای جهانی و فرا گیر است که نظم متعارف زندگی را در بسیاری از نقاط دنیا به هم ریخته است. مردم هر کشوری در مقابله با این بیماری ناشناخته بازخوردی دادند به فراخور جهان بینی و فرهنگ و تجربههای تاریخیشان. هرقدر در فرهنگ جامعهای همیاری، ایثار، جمعگرایی، خداباوری و آرمان خواهی ارزش بیشتری داشته باشد، آن جامعه در بحرانها و مسئلههای اجتماعی همگراتر و موفقتر عمل میکند. به علاوه اینکه تجربههای تاریخی موفق نیز به توفیقات جامعه می افزاید. مجموعه مدافعان سلامت در جهت معرفی گروهی است که جان بر کف برای مبارزه با این ویروس تلاش کردند.
مستند «اباشه»، روایتی از خدمت گروهی جهادی در اوج کرونا است. با اوج گرفتن کرونا در کشور، گروهی از جهادگران تصمیم میگیرند برای کمک به کادر درمان، وارد بیمارستانها شوند. در مدت کوتاهی، قرارگاه جهادگران سلامت حضرت نرجس خاتون را راهاندازی میکنند. افراد زیادی در سنین مختلف، از اقشار مختلف، با ظاهری متفاوت، با آرزوهایی گوناگون و… برای کمک در این قرارگاه ثبت نام میکنند. آنها موفق میشوند اعزام بالغ بر هزار جهادگر به بیمارستانها را به سرانجام برسانند. فیلم اباشه
«روزهای پایانی سال۱۳۹۸، اتفاقی افتاد تا نسلی که جنگ ندیده و دهۀ شصت را درک نکرده بود، بتواند صفای خاطرات آن زمان را بچشد. خاطراتی که از فداکردن جانها در خط مقدمش تا دستکش و کلاه بافتن و مربا گرفتن پشت جبههاش برای نسلهای بعد، فقط کلماتی خواندنی و شنیدنی و دور بودند و هیچکس حتی فکرش را هم نمیکرد بتواند ذرهای از آن حالوهوا را درک کند.
روزهای پایانی سال۹۸ کرونا آمد. صفهای نمازجماعت از هم گسست و مسجدها و پایگاهها خالی شد، کتابخانهها تعطیل، دورهمیها لغو و کلاسها مجازی شد، دانشگاهها بیدانشجو ماند، دیدوبازدیدها تلفنی شد و کمکم کورسوهای امیدی که نسل جدید برای برگشتن به صفای قدیم داشت، باید از بین میرفت؛ اما نرفت؛ چون هشت سال دفاع مقدس به ما یاد داده بود که در کمبودها خودکفا، در کاستیها خلاق، در تنگناها جسور و در تحریمها غنی میشویم. کرونا آمد و به همه نشان داد مردم، همان مردم دوران جنگاند. هنوز هم همان امام است و همان امت و چیزی بین خاطرات جا نمانده.
کتاب پیش رو روایتی است از مردمی که بهمحض ایجاد بحران و تهدید برای کشورشان، قرنطینه خانگی را به میدان جهاد تبدیل کردند. در حالی که با آمدن کرونا، مردم متمدن غرب، به خوی غرب وحشیشان برگشته بودند و فروشگاهها را غارت میکردند، ما نیز به گذشتهمان برگشتیم. انگار دوباره مسجد و حسینیهها، پایگاههای پشتیبانی جبهه شده و خانمها شال و کلاه بافتن و شستن و دوختن لباسهای رزمندگان را از سر گرفته باشند. این بار هم همان دستها دوختند و همان چرخها چرخیدند، فقط جای پارچه لباسهای خاکی را پارچههای سفید ماسک و گان گرفت.»