کتاب تمدن شناسی نوشته عطاء الله بیگدلی میباشد و انتشارات سدید آن را به چاپ رسانده است. ظهور و سقوط تمدن ها در ادوار مختلف تاریخی از علل و عوامل متعددی سرچشمه می گیرد. علل و عواملی که نوع تحلیل و توجه به آن در ظهور و سقوط تمدن های دیگر بی تاثیر نخواهد بود.
همین مسئله اساسی است که زمینه ساز توجه جدی اندیشمندان غربی علیالخصوص شرقشناسان پس از عصر روشنگری را به نگارش و تحلیل تاریخی تمدنهای بزرگ واداشته است و این تحلیل ها بسترساز ساخت اندیشه ای اندیشمندان مشرقزمین گردیده و از همین رو در وابستگی اندیشه ای ما به غرب تأثیر غیرقابل انکار داشته است.
در مقابل این جریانسازی تحلیلی از وقایع تاریخی و علل ظهور و سقوط تمدن ها توسط اندیشمندان غربی، در دوران معاصر علماء اسلامی تلاش داشته اند تحلیلهای تمدنی بریافته از مبانی اسلامی را احیاء و از خلال مباحث کلامی و معرفتی بسط و گسترش دهند. چنین تراثی از اندیشمندان اسلامی پایهگذار مبانی گردیده است که زمینه ساز شکلگیری انقلاب اسلامی شده است.
کتاب تمدن شناسی در همین راستا سعی داشته تا انگاره های تاریخی- تمدنی و دلایل ظهور و سقوط تمدن ها و وضعیت تمدنی انقلاب اسلامی را تحلیل کند.
عطاء الله بیگدلی کتاب را با طرح یک پرسش آغاز می کند: “تمدن ها چگونه ظهور می کنند و چرا و چگونه سقوط می کنند؟” نویسنده در پنج فصل به دنبال پاسخگویی به این پرسش و مسائلی از این قبیل است.
دکتر بیگدلی در فصل اول بعد از تعریف تمدن و نسبت آن با فرهنگ و تفکر، تمدن بهینه و ابزار تمدن و تکنولوژی را معرفی می کند؛ در انتهای این فصل هم به موضوع فلسفه ی تمدن می پردازد.
در فصل بعد فرآیند ظهور و سقوط تمدن ها را تشریح می نماید. فرآیندی که شامل مراحلی همچون: ایجاد فکر نو، نفی، عمل جدید، مداخلات سطحی تمدنی (الصاق سطحی) و … که شامل این فرآیند می گردند را شرح و بسط می دهد.
در فصل سوم نکاتی پیرامون تمدن دینی از فربگی تا تناسب و همچنین توصیف یک تمدن به عنوان مثالی از یک تمدن دینی مطرح می گردد.
نویسنده در فصل چهارم وارد موضوع انقلاب اسلامی، از انتظار تمدن تا تمدن انتظار می گردد مسائلی همچون اصل حکومت در دوران غیبت و نظر امام (ره) و مخالفین در باب اصل حکومت را تبیین و در ادامه هدف حکومت از منظر امام (ره) و امام خامنه ای را عنوان می نماید.
در فصل آخر به بحث و بررسی برخی توصیه ها و راهبردها می پردازد؛ نویسنده معتقد است که با توجه به آنچه در سراسر کتاب ذکر شد، به خصوص در باب روند تولد و مرگ تمدن ها، می توان یک توصیهی عمومی نمود تا مراحل ذکر شده در فصول قبل با جدیت و همت پی گرفته شود؛ توصیه هایی به تفکر و فرهنگ و عمل و ساخت تمدن.
میدانیم که واژۀ تمدن( civilization ) واژهای مدرن است. در جهان غرب تعاریف بسیار زیادی از این واژه شده و تقریباً به تعداد مورخان و تمدنشناسان از این واژه تعریف ارائه شده است. عربها و ما ایرانیان نیز در سدههای گذشته با این مفهوم آشنا شدهایم و آن را به کار میبریم.
اما در رویکرد غربی، تمامی این تعاریف از یک وحدت معنا یی بهره دارند. در این نگاه تار یخ از توحش و میمونیت آغاز میشود. ما انسانها در آغاز، جنگلنشین بودها یم و با سردشدن هوا به غار پناه بردهایم، شکارچی بودهایم، سپس حیواناتی را اهلی کردهایم و شدهایم عشایر و کوچنشین و گلهدار.