کتاب مناسبات دولتی و مردم در تاریخ ایران نوشته عبدالرحمن حسنیفر و بهزاد اصغری توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی منتشر شده است.
در موضوع مناسبات دولت و مردم، بحث سیاست و قدرت سیاسی محوریت دارد. اگر به گستره تاریخ نیز رجوع شود غلظت حوزه سیاست و قدرت سیاسی در مناسبات دولت ومردم بالاست. تاریخ در ارتباط با مناسبات دولت و مردم می تواند رهنمونی مناسب برای شناخت عوامل تحرک آفرین یک جامعه باشد، به خصوص در جایی که در مناسبات میان مردم و دولت ها مسائل و موضوعات مشترک یا متفارق زیادی روی می دهد.
در مورد مناسبات بین مردم و دولت در تاریخ ایران یا در گستره اندیشگانی ایرانیان در ارتباط با ایران، دیدگاه ها و نظرات مختلفی وجود دارد. برخی بر عدم تناسب و گسست بین دولت و مردم تاکید دارند. برخی هم روی پیوند و انفکاک با هم تاکید می کنند و برخی هم به پیوند و تحول اشاره دارند.
بحث در مورد ماهیت دولت، بیشتر بحثی جدید است و تحت تأثیر رویکردهایی است که به ساختار، نهاد و نظامها به شکل پیچیده مینگرد. این به معنای آن نیست که در گذشته و حتی گذشتههای دور از این بحث هیچ رد و نشانی بر جای نیست. بحثهای فلسفی ـ سیاسی در دوران کلاسیک یونان نمونهای از تأملات عمیق بر ماهیت دولت است.
افلاطون و سخنگوی اصلی او سقراط در بسیاری از آثار به این مهم پرداختهاند؛ کافی است رسالههایی چون جمهور، قوانین و یا مرد سیاسی را به خاطر آوریم، لائرتیوس در اثر کلاسیک خود فیلسوفان یونان (1387) در شرح بسیاری از فیلسوفان و به هنگام ذکر کارهای آنان از یاد نمیبرد که به رسالههای متعددی درباره سیاست و دولت بپردازد.