ژول ورن نویسنده و آیندهنگر فرانسوی بود که کتاب های زیادی با مضمون علمی- تخیلی نوشت.
او هنگامی از سفر به هوا و فضا و زیر دریا در داستانهای خود سخن گفت که هنوز بشر نتوانسته بود وسایل و امکانات چنین سفرهایی را فراهم کند.
آثار او از نظر ترجمه به زبانهای دیگر بعد از آثار آگاتا کریستی در رده دوم جهانی هستند. سال ۲۰۰۵ به مناسبت صدمین سال مرگ او «سال ژول ورن» نامیده شد. تاکنون چندین فیلم از آثار او ساخته شدهاست.
کتاب دور دنیا در 80 روز داستان یک مرد انگلیسی به نام فیلیس فاگ می باشد که انسان کاملا عجیبی می باشد که در یک شرط بندی حاضر می شود کل دنیا را به همراه نوکر خود پاسپارتو در 80 روز طی کند و در این سفر اتفاق هایی می افتد که داستان رمان را می سازد.
در سال 1872، در شھر لندن آقای فیلیس فاگ یکی از اعضای (کلوپ ریفورم) در خیابان (ساویل رو)، زندگی میکرد.
کسی به درستی او را نمیشناخت، چرا که او ھرگز در مورد خویش چیزی نمیگفت. ولی قدر مسلم او یک انگلیسی بود، یک انگلیسی اصیل و خوش سیما.
او ھرگز در بانک و فروشگاه ھای شھر دیده نشده بود. در دنیای دریانوردان و ملاحان بیگانه بود. تاجر و بازرگان نبود. کشاورز نبود، دانشمند نبود. نویسنده نبود، و گویا شغل و پیشهای نداشت. تنھا چیزی که مردم شھر از او میدانستند این بود که او یکی از اعضای کلوپ ریفرورم است.
آیا فیلیس فاگ ثروتمند بود؟ بله، مسلماً ". اما کسی نمیدانست که او این ثروت را از کجا به دست آورده است و او ھم آدمی نبود که دراین باره حرفی بزند، آقای فاگ مقتصد و صرفه جو بود، ولی به نظر نمیآمد که خسیس و پول پرست باشد او خیلی کم حرف میزد و از آنجا که دقیق و مقرراتی بود و ھر روز دقیقاً ھر کاری را به وقت خود انجام میداد، کنجکاوی مردم نسبت به شناخت او و گذشته او بیشتر و بیشتر میشد.
آیا او جھان دیده بود؟ احتمالاً "، زیرا ھیچ کس بھتر از او از نقشه جھان آگاھی نداشت.