اندوه آدمی قبل از اینکه ناشی از نداشتن چیزی باشد به خاطر این است که انسان باید چیزی را که بسیار دوست می دارد ترک کند. اندوه آدمی می تواند از طرف مقابلش باشد.
این کاملاً واضح است که حتی خوشبخت ترین انسان ها هم شب ها و روزهایی دارند که دلگیرند و ناراحت و احتمالا بیشتر آدمها دوست ندارند در تنهایی ها و دل گرفتگی هایشان کسی را راه بدهند زندگی می گذرد و هرکس از آن و از اندوه آن سهمی دارد باید تا جایی که می توانیم گونه ای زندگی کنیم که تلخ نباشد و برای دیگران هم تلخی نیاورد.
اگر دلت گرفت و نمی خواستی کسی را به تنهایی ات راه بدهی این کتاب را بازکن و بخوان و حس کن کسی درجایی دیگر و درزمانی دیگر حالت را قبل از آنکه تو بگویی درک کرده است. چه اندوهت از عشق باشد چه اعتماد چه تنهایی؛ آنگاه که حس کردی کسی با تو در تنهایی ات همراه است و تو را درک می کند....