روایت هنری و دراماتیک از انقلاب اسلامی به روایتی دقیق از قهرمانهای نهضت انقلاب نیاز دارد. روایت قهرمانهای نهضت نه تنها بدون روایت ملت قهرمان شدنی نیست؛ بلکه ظلم به قهرمان و ملت است. قاسم سلیمانی قطعاً ویژگیهای قهرمان مدرن را دارد: شجاعت، دلیری، خستگی ناپذیری، ایمان به هدف و...؛ اما آنچه قهرمان مدرن ندارد و حاج قاسم مستغنی از آن است، ارتباط عمیق و دوسویه با مردم و جامعه است.
کتاب ابر قدرت خداست، به تحقیق و کوشش مجید یوسفی؛ تلاشی برای به تصویر کشیدن خاطرات مردم همدان از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی است. باشد تا این خاطرت، این جان فشانیها را در دلها زنده نگه دارد، انشالله.
2: عهدی دوباره
گوشهای از موج خروشان و غمانگیز همدانیها در مراسم تشییع و بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی
25. خانوادۀ سه قلو هم آمده بودند
سهراب الله مرادی
نزدیک نماز صبح رسیدیم تهران. بعد از اقامۀ نماز با مترو به سمت میدان ولی عصر(عج) رفتیم. از آنجا پیاده شدیم و با انبوه جمعیت به سمت دانشگاه تهران حرکت کردیم. تا به حال چنین جمعیتی ندیده بودم. برای اقامۀ نماز به دانشگاه رسیدیم. آقا بر پیکر سردار با گریه نماز خواند و بغض جمعیت ترکید. احساس کردم آقا تنها شده است و هیچ کس جای سردار را برایشان پر نمیکند. زوج جوانی را دیدم که از شهرستان برای بدرقۀ سردار آمده بودند. آن ها یک ساک بزرگ و سه فرزند خردسال داشتند و نمیتوانستند در دل جمعیت به راحتی حرکت کنند. کمک کردم و دو تا از بچهها را بغل گرفتم و پدرشان هم یکی دیگر را بغل کرد و مسافتی را طی کردیم. بعد راهی قم شدیم. ماشین را جایی پارک کردیم و منتظر ماندیم تا پیکر شهدا به قم برسد. آقای کرباسیان را میان جمعیت گم کردم؛ اما حاج اکبر کاووسی همراهم بود و سعادتی شد و هر دویمان دستی به تابوت زدیم و برای آخرین بار با سردار دلها خداحافظی کردیم.
26. ماشین سادۀ حمل پیکر
مدافع حرم همدانی
ساعت شش صبح برای مراسم تشییع خودم را به دانشگاه رساندم. آن لحظه خیابانها پر از جمعیت بود. به سختی داخل محوطۀ دانشگاه شدم. جمعیت خیلی زیادی بودند. انتظامات دانشگاه برای جداسازی و نظم، داربستهایی آنجا نصب کرده بود. بخشهایی که با داربست از هم جدا میشد، شامل سه بخش مسئولین و مدعوین ویژه و مردم بود.
پیکر شهدا را آوردند و حضرت آقا هم به دانشگاه آمدند. ازدحام جمعیت باعث شد از لایۀ مردم به مدعوین کشیده شوم و تقریباً فاصلۀ کمی با مقام معظم رهبری داشتم. قبل از ورود رهبر انقلاب و خواندن نماز، جمعیت خشم زیادی داشت و همه یک صدا برای انتقام و خون خواهی فریاد میکشیدند؛ اما بعد از نماز، بغضها ترکید و اشکها جاری شد. کامیون یخچال داری را گل کاری کرده و رویش طاق نصرت بسته بودند تا تابوت شهدا را رویش بگذارند. ما هم کنار کامیون منتظر ماندیم تا پیکر شهدا را بیاورند.