کتاب چشم آبی نوشته رحیم میرعظیم توسط انتشارات صریر منتشر شده است این اثر بر اساس خاطرات هشت سال دفاع مقدس عبدالرضا راسخ نوشته شده است.
یکی از روزها، سروصدایی در ورودی پادگان به پا شد. جلو رفتم. پدر یکی از رزمنده ها آمده بود تا فرزندش را به شهر خودشان برگرداند.
بابا، تا این جا اومدم بزار برم. نمی ذارم بچه م بره جلوی گلوله. بابا، مگه من چه فرقی با دیگرون دارم؟
آقا، بذار بمونه... اینم یکی مثل بقیه. من این پسر رو با سختی بزرگ کردم؛ اگه رفت و برنگشت، چی کار کنم؟
تا خدا نخواد، چیزی نمی شه. اصرار آن رزمنده و بچه ها برای ماندنش فایده نداشت و پدر تسویه حساب فرزندش را گرفت و از پادگان رفتند. عصر همان روز خبر ناراحت کننده ای در پادگان پیچید.