کتاب پیشگیری از ارتکاب جرم با اتکا به جرم شناسی اسلامی به قلم سینا نجفی، رابطه میان علم جرم شناسی و همچنین آموزه هایی که دین اسلام به منظور جلوگیری از جرم در اختیار شما قرار داده را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد.
پیشگیری از جرم عبارت است از مجموعه ای از اقدام ها و تدابیری که از پایه و اساس از وقوع جرم جلوگیری می کند و با ریشه ها و علل به وجود آمدن جرم مبارزه می کند. پیشگیری کیفری و غیر کیفری، اجتناب ناپذیر است و آن چه در دنیای امروز رویکردی نو به چگونگی کنترل بزهکاری به حساب می آید، عبارت است از تمامی اقدامات فردی و عمومی به جز اعمال حقوق کیفری به منظور از میان بردن زمینه های مساعد جهت مرتکب شدن فعالیت هایی که جرم محسوب می شود.
آموزه های اسلامی در پاک نگه داشتن محیط اجتماعی جهت کاهش تخلف و جرم نقش به سزایی داشته است.
دین اسلام همچنین نسبت به پیشگیری و از بین بردن زمینه های جرم بسیار حساس بوده و همواره در آیات و روایات بر این امر مهم در جامعه اسلامی تأکید داشته است. اقدامات جامعه در مقابل بزهکاری از نظر بعضی از دانشمندان در مکتب اسلام به دو دسته تقسیم می شوند: اقداماتی که به منظور جلوگیری از جرایم بالقوه انجام می گیرد و اقداماتی که واکنش نسبت به اعمال ارتکابی در گذشته که مبنای تصمیم قاضی قرار می گیرد، که در این کتاب به صورت جامع به این موضوعات پرداخته می شود.
یکی از مهم ترین سرمایه های بشری، اخلاق و ارزش های اخلاقی، تربیت صحیح و تأدب به آداب نیک و پسندیده است که اهمیت والایی برای زندگی و پیشرفت و سعادت انسان دارد. اما متاسفانه از آن جا که بشر مطلقا محسوسات و مادیات را قبل از امور معنوی می شناسد، به اهمیت و ارزش این مهم، کمتر توجه کرده و نقش و جایگاه آن را در زندگی به درستی مشخص نکرده است.
یکی از رسالت های دین و آموزه های دینی، توجه دادن انسان به جایگاه واقعی این امر در زندگی بشر است. آمیختگی اخلاق و مذهب به طور آشکارا در ادیان توحیدی؛ از جمله یهود، مسیحیت و اسلام قابل مشاهده است. این پیوند در اسلام تا بدان اندازه است که تزکیه و تهذیب روحی به کمال رسانیدن اخلاق به عنوان فلسفه بعثت پیامبر اکرم (ص) مطرح گردیده است.
هرچند پیدایش عصر رنسانس و در پی واکنش به عملکرد نادرست کلیسا در قرون وسطا و آموزه های تحریف شده مسیحیت، گرایش مذهبی رو به ضعف نهاد و به تبع آن، اندیشه ی جدایی دین از اخلاق و به طور کلی از صحنه اجتماعی مطرح گردید، اما در آموزه های اصیل اسلامی، به هیچ وجه چنین امری محقق نگردیده است.
به همین لحاظ، اخلاق و ارزش های اخلاقی همچنان پیکره ی اصلی آموزه های دینی اسلامی را به خود اختصاص داده است و پرورش انسان اخلاقی، مهمترین هدف این دین است.
به هر روی، حتی در جوامع غربی و با نادیده انگاشتن تاکیدات و سفارشات دینی در مورد اخلاق، نیاز انسان به عمل کردن بر مبنای اخلاق فردی و اجتماعی ضرورت و اهمیت آن برای جامعه انسانی به هیچ وجه کمرنگ نخواهد شد؛ به عبارت دیگر، گذشته از مصالح آخرتی و معنوی اخلاق برای انسان ها، پیشرفت و سعادت دنیایی انسان نیز جز از طریق کسب فضایل و عمل کردن به ارزش های اخلاقی در سطح فرد و جامعه، محقق نخواهد شد.