کتاب بازاریابی سبز، با رویکردی بر گردشگری پایدار نوشته ی فواد کهزادی، ادیب اقبالیار و آریا عزیزی، با هدف آشنایی شما با مقوله ی بازاریابی محیط زیستی و کاربرد های آن برای علاقه مندان و مدیران مباحث بازاریابی سبز تدوین یافته است. امروزه سازمان های بسیاری در زمینه محیط زیست و بازاریابی فعالیت دارند و به بررسی مفاهیم گوناگونی از بازاریابی سبز یا به عبارتی بازاریابی محیط زیستی می پردازند. به عقیده همه ی این سازمان ها بازاریابی سبز به مفهوم ارائه کالا و خدماتی است که به طور ثابت، برای وضعیت محیط زیست سودمند بوده و بهره گیری از آن ها از دیدگاه محیط زیستی بهتر است. یکی از مشکلات عمده در کشورهای در حال توسعه عدم شناخت کافی از شرایط و متغیرهای محیطی و در نتیجه ناآگاهی از پتانسیل های موجود زیست محیطی در مناطق گوناگون است.
بر این اساس بسیاری از سرمایه گذاری های انجام شده چه در بخش صنعت، چه در بخش کشاورزی و یا خدمات و گردشگری معمولاً به بازدهی مطلوب خود دست نیافته و اتلاف سرمایه و منابع ناشی از عدم تطابق پروژه ها با ویژگی های زیست محیطی از جمله خصوصیات اقتصادی و بازاریابی این کشورها به شمار می رود. در حال حاضر شرکت های زیادی هستند که علاوه بر سود و زیان خود، برای حفظ محیط زیست اهمیت بسیاری قائل اند. مهم ترین چالشی که این شرکت ها با آن مواجه اند این است که چگونه می توان بین سود و اهداف محیط زیستی تعادل برقرار کرد؟ این چالش ممکن است سبب شود تا حتی مدیرانی که ادعای بسیاری در بازاریابی سبز دارند، خیلی هم سبز نباشند! در حقیقت بازاریابی سبز برای کسانی نتیجه بخش است که به محیط زیست خود اهمیت داده و حاضر باشند هزینه بیشتری پرداخت کنند.
بدون تردی تکنولوژی و صنعت امروزه، رنگ تازه ای به زندگی بشر داده و بسیاری از کارها را آسان و غیر ممکن ها را ممکن کرده است. امّا صنعت به جز فواید بسیارش مضراتی هم برای انسان و طبیعت دارد. اما باید دانست که برای داشتن زندگی راحت، گذشته از صنعت و تکنولوژی یک محیط زیست سالم هم نیاز است. از خصوصیات بارز سرزمین ما تنوعات انسانی و اجتماعی و فرهنگی است که اقوام مختلف با ویژگی های متفاوت در کنار یکدیگر زندگی می کنند و مجموعه ای را تحت عنوان جمعیت ایران با وجوه مشترک ملی تشکیل می دهند.
برنامه ریزان اقتصادی، چه در مسائل طبیعی، انسانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، قبل از همه چیز باید شناخت کامل زیست محیطی و جغرافیایی مناطق مختلف را برای بازاریابی سبز در اولویت مطالعات خود قرار دهند. امید است که مدیران و متخصصان محترم نهادها و سازمان های مختلف و مربوطه به عوامل فوق که در توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی بازاریابی سبز و پایدار دخیل بوده اند توجه بیشتری نمایند.
امروزه شرکت ها و سازمان ها مجبورند به خاطر ارضای نیازهای مشتریان و عمل به مسئولیت اجتماعی و حمایت از حقوق مصرف کنندگان، مسائل مربوط به حفظ محیط زیست را در فعالیت های خود جای دهند. مثلا مک دو نالد نمونه بارزی است که به خاطر حمایت از حقوق مصرف کنندگان و ارضای تقاضای آن ها ترکیب بسته بندی های خود را عوض کرده است.
اعتقاد مردم در اروپا و آمریکا تحت تاثیر آسیب های وارد شده به محیط زیست، پوشش رسانه ها و عوامل دیگری است که به شدت باعث اقدام در زمینه محافظت از محیط شده است. مشتریان آمریکای شمالی به دلیل تغییر نگرش ها و پیشینه های فرهنگی نسبت به اروپایی ها پاسخ های متفاوتی به این موضوعات دادند. در جولای 1990، سازمان روپر، گزارشی را منتشر کرد که عنوان آن "محیط: نگرش های مردم و رفتار افراد" بود. این گزارش به خلاصه سازی نگرش های آمریکایی ها و رفتار آنان در مقابل محیط می پرداخت. گزارش بیان می کند که نگرانی مردم برای محیط بسیار سریع تر از هر موضوع دیگری در در فاصله سال های 1987 تا 1990 بوده است.
عامل محیط در لیست اولویت های ملی در سال 1990 چهارمین عامل بوده است. 78 درصد مردم معتقدند که دولت باید برای حل مشکلات محیطی تلاش کند. این مطالعه نشان داد که هر روز شرکت های تجاری به دلیل مشکل آلودگی بیشتر مورد انتقاد قرار می گیرند، این امر به دلیلی عملیات تولیدی آن ها و محصولاتی است که استفاده می کنند. اما اکثریت افراد دولت را به دلیل اهمال در اعمال قوانین و مقررات سرزنش می کنند و مشتریان بیشتر از گذشته نسبت به محیط علاقمند بوده اند.