کتاب امنیت ملی نوشته ی قباد حاجی زاده، شاخصه هایی چون توسعه سیاسی و امنیت ملی، احزاب سیاسی و مطبوعات را مورد بررسی قرار می دهد. توسعه سیاسی و امنیت ملی دو متغیر کلیدی کتاب امنیت ملی را در بر می گیرند. متغیر مستقل توسعه سیاسی به عنوان یک اصل مهم در جامعه شناختی سیاسی می باشد به طوریکه میزان آن تعیین کننده نوع حکومت و اساس تصمیم گیری ها و چگونگی مشارکت مردم با حکومت و برعکس به شمار می رود و اساس دموکراسی های معاصر را هم شامل می شود.
امنیت ملی به عنوان متغیر وابسته از موضوعات بسیار بزرگ روابط بین المللی محسوب می شود به طوری که بدون امنیت ملی زندگی با فروپاشی حکومت ها از بین خواهد رفت. گرچه این موضوع پیچیدگی های خاص خودش را دارد و نظام های سیاسی مختلف بر اساس دیدگاه خود ابعاد متفاوت اقتصادی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی و یا سیاسی را تهدید یا تعیین کننده ی امنیت ملی و ضرورت زمان و تحولات در عرصه سیاست بین الملل نقش اساسی در تحول این نگرش ها داشته است طوری که اگر در مقطعی ترس از حمله نظامی و قدرت تهاجمی دولت ها باعث تهدید ملی دولت ها می شد، امروزه این مسئله تعدیل شده و ابعاد دیگر امنیت ملی اهمیت بیشتری یافته اند و در واقع از جنبه سخت افزاری به سمت عوامل نرم افزاری جهت پیدا کرده است.
در فرهنگ های لغت مفهوم کلی امینت بر روی احساس آزادی از ترس یا احساس ایمنی که ناظر بر امنیت مادی و روانی است تاکید دارد. در قلمرو روابط بین المللی عده ای به طور کلی مخالف تعریف دقیق از امنیت ملی هستند ولی رهیافت مخالف دیگر تعریف سنتی و محدود از امنیت ملی ارائه می دهد که بر مطالعه تهدید ، استفاده و کنترل نیروی نظامی تاکید می ورزد و بر بررسی علل، عواقب، راه های درمان جنگ و مطالعه اینکه چگونه حکومت های ملی از نیروهای نظامی به طور موثری برای رویاروئی با تهدیدات نظامی خارجی استفاده می نمایند متمرکز است اما سلطه این نظریات اخیرا کاهش یافته است.
بوزان تشریح می کند که امنیت ملی از لحاظ مفهومی ضعیف و از نظر تعریف مبهم ولی از نظر سیاسی مفهومی قدرتمند باقی مانده است، چون مفهوم نامشخص امنیت ملی راه را برای طرح راهبردهای بسط قدرت توسط نخبگان سیاسی و نظامی باز می گذارد. در جائی دیگر از امنیت ملی به حفاظت جامعه و ارزش ها و نهادهای داخلی و قدرت انطباق آن در برابر تهدیدات اعم از داخلی و خارجی، فعلی و اتی و از جمله تهدیداتی که بقای رژیم ها و نظام شهروندی و شیوه زندگی آحاد جامعه را تهدید می کند و موجودیت آن ها را به خطر می اندازد، تعریف شده است.
کلودزیج استدلال می کند که دامنه مفهوم امنیت ملی نیاز به گسترش دارد یا بتواند از عهده رویاروئی با انواع چالش های دنیای امروز در آید حامیان این نظر معمولا ابعاد وسیع تری از علوم اجتماعی را مانند اقتصاد، روانشناسی، جامعه شناسی و مردم شناسی وارد مطالعات امنیت مالی می کنند یا اینکه دامنه وسیعی از مسائل بین المللی را تحت عنوان مطالعات امنیتی قرار می دهند، از جمله خشونت داخلی، تهدیدات فروملی و فراملی، قاچاق مواد مخدر، انفجار شدید جمعیت، آلودگی محیط زیست و شکاف روز افزون بین فقر و غنی و …. گرچه در مباحث سیاسی کلاسیک مهم ترین کار ویژه و فلسفه وجودی دولت تامین امنیت بوده است در سده های بعدی نظریه پردازان عصر روشنگری از جمله هابز، کانت، لاک، روسو و… نیز به مقوله امنیت توجه عمده ای داشته اند به نحوی که هابز علت وجودی دولت را تامین امنیت می داند و امروزه نیز علی رغم غلبه گرایش های نتولیرالیستی در جهان که معطوف به دولت حداقل و محدود نمودن هر چه بیشتر دولت می باشد در وجه تامین امنیت دولت همچنان بعنوان بازیگری بی بدل برجای مانده است به علاوه با پیدایش ساختار دولت نوین تعریف مجدد نحوه ارتباط آن با جامعه که در چارچوب قواعد مشخص به نام قانون صورت می گیرد تامین امنیت نیز مطابق آن تعریف می گردد.