کتاب آوای درد قدیمی ترین ترجمهی فارسی به دست آمده از اللهوف علی قتلی الطفوف؛ مقتل امام حسین (ع) به روایت سیدبن طاووس میباشد. درباره اهمیت این مقتل باید گفت دستیابی به مقتلی جامع و صحیح السند و معتبر برای جامعهی شیعهی ایران، دغدغهای به جا بوده است و گویا تا پیش از ترجمهای که در کتاب آوای درد منتشر شده، اللهوف سید بن طاوس به طور کامل، به فارسی ترجمه نشده بوده است. آن چه مسلم است این که کتاب آوای درد را قدیمی ترین و شاید نخستین ترجمهی فارسی از لهوف دانستهاند. رضاقلی خان شقاقی تبریزی سرابی، مترجم این اثر، شاعر و تاریخ نویس دورهی قاجار و از منشیان ناصرالدین شاه بوده است. در مقدمهی کتاب آوای درد، از فضل و دانش نویسنده، سخن به میان آمده و او را در ریاضی و جبر و هندسه و اخترشناسی سرآمد زمان خویش دانستهاند. تسلط بر زبان فرانسه و انگلیسی از دیگر مفاخر نویسنده ذکر شده است. «بیان شیرین» و «لسان نمکین» از جمله صفتهایی است که نخستین ناشر کتاب، به نویسنده نسبت داده است و این کتاب را شاهدی گویا بر آن دانسته است. آن گونه که پسرش، میرزا مهدی ممتحن الدوله، در مقدمه آورده، نویسنده در هفتاد و شش سالگی در سحر نوزدهم ماه رمضان سال 1283 در سجادهی نمازش، در تهران فوت کرده و در وادی السلام مدفون است. دست نوشتههای او چندی بعد، به همت پسرش به چاپ سنگی رسیده است. او این کتاب را منتشر کرده که «بر منابر بخوانند و رحمت به روح آن موحد صادق و مؤمن موافق فرستند». مترجم، لهوف سیدبن طاوس را به دقت و ظرافت، به نظم و در جاهایی به نثر ترجمه کرده است.
علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن طاوس، مؤلّف متن این کتاب، روایت میکند: نظر به آنچه ما یقین و محقّق کردهایم که جناب امام، عالم بود بر عواقب امور خویش. علی هذا تکلیف آن جناب همان بوده و او نیز از پدر و او نیز از جد خویش(عهم) نقل کرده که: حضرت امام حسین(ع) روزی به نزد امام حسن بیامد. چون بر وی نگاه کرد بگریست. حضرت فرمود: یا حسین، باعث گریهی تو چیست؟ گفت: گریه میکنم بر آن مصائبی که بر سر شما میآورند. حضرت امام حسن فرمود: مصیبتی که به من میرسد آن است که پنهانی به مشروب من زهر داخل میکنند و من به خوردن آن کشته میشوم ولیکن روزگاری صعبتر از روزگار تو نخواهد بود، یا ابا عبدالله. سی هزار نفر مرد جنگی که جملگی ادّعای امّتی و پیروی جدّ ما دارند به جنگ تو میآیند و دین اسلام را بر خود میبندند و بر قتل تو جمع میشوند و در سفک دم و اسیر حرم و هتک حرمت و قتل ذریّت و نهب اموال و غارت اثقال تو کوتاهی و خودداری نمیکنند. در این وقت خداوند ذوالجلال لعنت را بر بنی امیه حلال میفرماید و از آسمان خون و خاکستر میبارد و وحوش صحرا و ماهیان دریا مر تو را گریه میکنند.