کتاب هنر امکان پذیری، اثر رزامونداستون زاندر و بنجامین زاندر و با ترجمه بهروز اسماعیلیون؛ شامل دوازده تمرین میباشد که به عناوینی نظیر آگاهی از سازوکارهای پیشرو، رهبری از هر جایگاهی، همکاری و کارامدی، پیش به سوی جهان امکان پذیری، پیش به سوی جهان امکان پذیری، همه چیز ساختگی است و غیره پرداخته و به تحلیل و بررسی آنها میپردازد.
تمرین 1: همه چیز ساختگی است
یک کارخانۀ کفش، دو کارگزارِ بازاریابی را به کشوری در افریقا میفرستد تا چشمانداز گسترش تجارت در آنجا را بررسی کند. یکی از آنها تلگرامی با این جمله میفرستد: شرایط بسیار ناامیدکننده است (نقطه) هیچ کس اینجا کفش نمیپوشد[!]
آن یکی پیروزمندانه مینویسد: فرصت تجارتی معرکه[!] (نقطه) اینها هیچ کفشی ندارند[!]
برای یک کارشناس بازاریابی که در آنجا هیچ کفشی پای کسی نمیبیند، همۀ دیدههایش سرشار از ناامیدی است؛ ولی برای همکارش، همۀ اینها بر فراوانی و فرصتهای بیشمار گواهی میدهند. هریک از کارگزاران بازاریابی با دیدگاه خودش به سازوکار نگاه میکند و هر یک نیز در بازگشت، داستان خودش را بیان میکند. به راستی سراسر زندگی، داستانی است که آن را بازگو میکنیم.
ریشههای این پدیده بسیار فراتر از دیدگاه یا سرشت انسانهاست. آزمایشهای گوناگون در دانش عصبشناسی روشن کرده که کمابیش با این روش، به دریافت جهان پیرامون خود دست پیدا میکنیم: نخست از همۀ حواسمان، دادههایی برگزیده از جهان پیرامون به ما میدهند؛ در گام دوم، مغز شبیهسازی خود را از این احساسها انجام میدهد؛ و فقط پس از این گام و در گام سوم است که نخستین تجربۀ آگاهانه از پیرامونمان را به دست خواهیم آورد. جهان مانند نقشهای از پیش کشیده شده، داستانی که پیشتر گفته شده باشد، یک نظریه و یک ساختۀ دست انسان، به درون خودآگاهی ما راه مییابد.. .