نظریههای سازمان و مدیریت نیز مانند بسیاری نظریههای بشری در زمانهای مختلف تحت تاثیر عوامل مختلف تغییر میکنند و در هر زمان تحت تاثیر نگرش خاصی قرار میگیرند.
هرگاه که مثالوارهای جریان اندیشه بشری را تحتالشعاع قرار میدهد، یا هنگامی که با توسعه علوم در زمینهای خاص، دریچه جدیدی در مقابل اندیشه بشری باز میگردد، یا به پای تغییرات مستمر ولی نامشهود، تصور آدمی نیز از جهان و به تبع آن از سازمان تکوین مییابد و تغییر مینماید. به طوری که از دورهای به دوره دیگر، تصور ما از سازمان بر پایه مجموعهای از مفروضات اولیه و استعارههای غالب شکل میگیرد.
کتاب سیمای سازمان مورگان به نحو بسیار خوبی «تصور متغییر» انسانها از جهان را با تاکید بر تصور متغییر نظریهپردازان و مدیران از سازمان، به نمایش میگذارد. فصول متفاوت کتاب مذکور نشان میدهند که چگونه تصور انسان از سازمان در هر دورهای تغییراتی ژرف مینماید و در هر زمان تحت تاثیر زاویه نگرش خاص و استعارهای غالب، شکل میگیرد.
گرت مورگان از جمله محققان و نظریهپردازان نواندیش دوره فرانوگرایی است که نظریههای وی مدتهاست در محافل علمی حوزههای جامعهشناسی و مدیریت مطرح است.
مورگان در کتاب سیمای سازمان، تلاش میکند تا کار بر انگیزش استعارهای در شناخت سازمان را تشریح نموده و سیر تحول آن را نشان دهد. اهمیت کتاب سیمای سازمان در مرور نقادانه سیر تحول نظریههای سازمان و مدیریت و بازسازی و ارزیابی دانش از طریق مقایسه تعابیر متناقض ذهنی است که در هر دوره، تحت استیلای استعارهای خاص عرضه میشوند.
سیمای سازمان ترجمه و تالیف دکتر اصغر مشبکی مروری بر اثر ارزشمند گرت مورگان درباره سازمان و استعادههای آن است که توسط انتشارات دانشگاه تهران برای دانشجویان مدیریت و سایر علاقهمندان چاپ و منتشر شده است.
مبدا سازمان مکانیکی
بعید است که سازمانها برای این به وجود بیایند که هدف، خودشان باشند. آنها ابزارهایی هستند که برای دستیابی به دیگر اهداف به کار گرفته میشوند. این موضوع در ریشه کلمه سازمان منعکس شده است.
که واژه یونانی«ارگانون» به معنی ابزار یا وسیله مشتق شده است. بنابراین جای تعجب نیست که ایدههای راجع به کار، اهداف و مقاصد به صورت مفاهیم اساسی سازمان درآمده باشند. زیرا ابزارها و وسایل مکانیکی برای کمک به انجام نوعی فعالیت هدفدار اختراع شده و توسعه یافتهاند.
از نقطه نظر نگرش عقلایی، سازمان ابزاری است که برای رسیدن به هدف های مشخص طراحی شده است. چگونگی غیرمفید بودن یا مفید بودن یک ابزار به عوامل مختلفی بستگی دارد که تحت مفهوم عقلایی بودن ساختار خلاصه میشود. عقلایی بودن به مجموعهای از فعالیتهای سازمان یافته اشاره دارد که در نهایت منتهی به کسب هدفهای از پیش تعیین شده با حداکثر کارایی گردند. بنابراین عقلایی بودن علاوه بر انتخاب اهداف، به چگونگی رسیدن به آن اهداف نیز اشاره میکند. در واقع کاملاٌ امکان دارد که هدفهای غیر عقلایی را با وسایل و ابزارهای عقلایی تعقیب نمود. آلمان نازی مثال وحشتناکی از این واقعیت است.