کتاب حکایت های کهن از ضرب المثل ها (جلد اول)

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
5,500
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب حکایت‌ های کهن از ضرب‌ المثل‌ ها (جلد اول) 

ضرب‌المثل یا زبانزد گونه‌ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن‌ها نهفته‌ است. بسیاری از این داستان‌ها از یاد رفته‌اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست، با این حال، در سخن به‌کار می‌رود.

ضرب‌المثل‌ها ریشه در ماجراها و قضایای تاریخی دارند. البته بعضی از آن ها ریشه در دین، آداب و مناسک مذهبی نیز دارند. بعضی دیگر از ضرب‌المثل‌ها ریشه‌ی اسطوره‌ای یا حماسی دارند. در زبان فارسی گنجینه‌ی عظیمی از ضرب‌المثل‌ها وجود دارد که با بازخوانی آنها می‌توان با میراث فرهنگی خود آشنا شد و به مجموعه‌ای از حکمت‌ها و نکته‌های آموزنده دست یافت.

ضرب‌المثل‌ها روایتی کوتاه و پرمعنی و دارای مفاهیم عمیقی هستند. یادگیری آن ها و به کار بردن به موقع مَثَل، هنر است و اگر به موقع استفاده نشود ممکن است صورت خوشی نداشته باشد. یک جامعه ممکن است به هر دلیلی دچار تغییر شود؛ اما مثل‌ها، داستان‌ها و افسانه‌ها دستخوش تغییر و تحریف نمی‌شوند. بهترین گزینه برای یادگیری ضرب‌المثل‌ها، علاوه بر پرسیدن از بزرگترها که شیرینی خود را دارد، خواندن کتاب‌هایی درباره ضرب‌المثل‌های ایرانی است.

نویسنده در کتاب حکایت‌های کهن از ضرب‌المثل‌ها (مجموعه دوجلدی) سعی دارد تا خواننده را با گلچینی از ضرب‌المثل‌های ایرانی آشنا کند.

گزیده کتاب حکایت‌ های کهن از ضرب‌ المثل‌ ها (جلد اول) 

ناصرالدین‌شاه چهارمین پادشاه سلسله قاجار بسیار خوش‌گذران بود و علاقه زیادی به تفریح و خوردن داشت، او هر چند ماه یک بار تمام فعالیت دولت مردان را تعطیل کرده و همه را به یکی از ییلاقات خود می‌برد تا مشغول پختن آش شوند، پس وزیر و وکیل و بزرگان مملکت آماده پخت آش همایونی می‌شدند و هر یک مسئولیتی را بر عهده می‌گرفت.

هر یک از کارگزاران دربار بدون توجه به سمَتی که داشتند، باید در پخت آش مشارکت می‌نموده و دستور پخت آش را نیز خود شخص شاه می‌داد که نوع و مقدار مواد اولیه چه باشد، چون در آن زمان کسی مهارت آشپزی کردن را نداشت، آشفتگی و بی نظمی‌هایی نیز اتفاق می‌افتاد. هر یک از درباریان برای چاپلوسی و این که خودی نشان دهند، نهایت خدمت خود را به جای انجام دادن کار مردم در پختن آش ثابت می‌کرد تا در چشم شاه و نزدیکانش بیشتر مطرح گردد. در این نوع آشپزی کردن هرکس دنبال منافع شخصی خود بوده و توجهی به بی نظمی‌ها و آشفتگی‌هایی که پیش می‌آمد، نمی‌کردند. این ضرب‌المثل در موردی به کار می‌رود که به دلیل بی‌نظمی در انجام کار نه آغازش مشخص بود و نه پایان و انتهای کار پس می‌گویند کار آش شله قلمکار شده است.

صفحات کتاب :
248
کنگره :
‏‫‬‮‭PIR۸۱۵۱
دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
9311146
شابک :
9786223351365
سال نشر :
1402

کتاب های مشابه حکایت های کهن از ضرب المثل ها (جلد اول)