کتاب سر سپرده pdf

روایتی کوتاه از زندگی شهید هاشم کلهر

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
25,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب سر سپرده

 

این کتاب از مجموعه کتاب های بیست و هفتی هاست که سعی دارد با ادبیات داستانی سرگذشت فرماندهان و رزمندگان لشکر بیست و هفت محمد رسول الله را روایت کند. این کتاب نیز که توسط یک نویسنده نسل سومی انقلاب (و البته زیر نظر همرزمان و برادر شهید) نگارش یافته سرگذشت زندگی سردار شهید هاشم کلهر معاون گردان مقداد لشکر 27 را تصویر نموده است.

گزیده ای از کتاب سر سپرده

 به نظر مادرش خیلی زیبا و درشت هیکل بود، مرتب برایش اسپند دود میکرد. اول دور سر محمدعلی می چرخاند، بعد می رفت سراغ گهواره ی هاشم و چنان قربان صدقه ی قَد و بالای پسرش می رفت که  قند توی دل همه آب می شد.


اسفند و اسفند دونه / اسفند سی و سه دونه

دور بشه هر چی چشم بد / از پسر کاکل به سر

قند عسل / که خیلی پهلوونه!


صبح زود، محترم، چادرش را محکم بست کمرش و جارویی زد به حیاط و باغچه ها را هم آب داد. بهار شده بود اما سردی هوای صبح هنوز مانده بود. آخرِ کاری نشست سر تشت و کهنه های هاشم را چنگ زد، آب کشید و انداخت روی بند رخت. صدای گریه ی هاشم که بلند شد، پله ها را دوتا یکی رفت توی اتاق. وقت شیرش بود. سری به سطل و کوزه های آشپزخانه زد.

 آب همه ی شان ته کشیده بود. ته آب را برای شستن کهنه ها مصرف کرده بود. روستایشان آب درست و حسابی نداشت. خیلی از خانواد ه ها به خاطرهمین کم آبی رفته بودند شهر. از روستایشان نهر آبی رد می شد که اهالی ازهما نجا آب مصرف یشان را برمی داشتند. آب آوردن هم بی شتر، کار زن ها بود. هاشم را آرام کرد. چادرش را انداخت سرش و کوزه را برداشت و از خانه زد بیرون.

دلش شور افتاد. ظرف را پر کرد و باعجله برگشت خانه. صدای گریه ی هاشم بلند بود. نشست لب حوض، وضو گرفت. دوید سمت اتاق. نفس نفس میزد. هاشم را دید که گریه می کرد و شَستش را می مکید.خودش هم گریه اش گرفت. او را بغل کرد و شیرش داد. پیشانی اش را بوسید.

صفحات کتاب :
150
کنگره :
DSR1626 /ک85‏‫‬‭خ6 1395
دیویی :
955/0843092
کتابشناسی ملی :
4506143
شابک :
978-600-7472-48-4‬‬
سال نشر :
1395

کتاب های مشابه سر سپرده