نویسنده کتاب پیامی از ماورا (سارا وایزمن) این گونه معرفی کتاب را شروع می کند:
درس های این کتاب آموزه هایی معنوی هستند که هنگام مراقبه به آنها دست یافته ام این درس ها پیام هایی از ماورا هستند. دریافت این پیام ها فرایندی اسرار آمیز است. بعضی ها می گویند انگار به عالم بالا تونل زده ایم.
توقعش را نداشتم اما در سال ۲۰۰۰ خیلی نامنتظرانه تجربه نزدیک به مرگ برایم رخ داد و من را به آگاهی رساند فقط چند دقیقه بازتاب نور الهی پروردگار ذات یگانه ذات کل جهان و سرچشمه هستی را تجربه کردم و آن نور من و زندگی ام را برای همیشه تغییر داد.
گاهی بیداری معنوی را به دری تشبیه می کنم که گشوده می شود. و وقتی از آن بگذری دیگر نمی توانی برگردی برای من این گونه بود. این تجربه زندگی ام را تغییر داد و روشن کرد. دیگر تمام فکر و ذکرم سفر کردن در مسیری معنوی بود. سال ۲۰۰۴، پس از تجربه های معنوی و شهودی بسیار، این آموزه های خاص را حین مراقبه دریافت کردم. یا دقیق تر بگویم هنگامی که در حالت مراقبه به نوشتن مشغول می شدم. این آموزه ها به من الهام می شدند.
تجربه دریافت پیامهای ماورایی همواره شگفت انگیز است. حتی حالا هم نمی دانم چه زمانی پیامی را دریافت خواهم کرد و محتوای آن چه خواهد بود. ساده است که کمی قبل از طلوع خورشید از خواب بیدار می شود و ندایی من را فرا می خواند تا هنگامی که اهل خانه در خواب هستند به نوشتن مشغول شوم تابستان های بسیاری گوشه ای می نشستم چشم هایم را می بستم و می نوشتم. واژه ها از درونم جاری می شدند. بی آنکه بدانم چه می نویسم. اما تابه حال چهار تجربه ویژه داشته ام. اولین تجربه هایم را تحت عنوان «سی وسه درس» در کتاب کتابت معنوی چاپ کرده ام.
دومین کتابم به نام چهار مسیر قلبی چاپ شد. سومین کتابم هنوز چاپ نشده است و جدیدترین آموزه هایم را در همین کتاب آورده ام. هر کدام از الهاماتم بر مبنای موارد پیشین بودند و افکار معنوی ام را ارتقا می دادند. برای واکاوی تجربه های معنوی در کالبد بشری به راهکاری تازه دست یافته ام.
مردم معمولاً می خواهند بدانند که من چگونه هدایت می شوم. آن اوایل که چیزی به قلبم الهام می شد. احساس میکردم راهنمایانی ویژه آن را به من می آموزند. این الهامات چندین سال ادامه یافتند و این فرایند تغییر کرد. حالا کافی است با خودم خلوت کنم نفس یا ذهن و ایگو را کنار بزنم و بنویسم.
در این مرحله، هیچ کدام از ویژگی هایم دخیل نیستند. کلمات از فضایی خلسه وار به صفحه منتقل می شوند. این اوایل نمی دانستم چه اتفاقی می افتند؛ زندگی معنوی برای من تازگی داشت. تازه هوشیار شده بودم. حالا پس از معاشرت های بسیار با عوالم معنوی و دریافت ها و بینش ها و آموختن این پیام ها آگاه تر شده ام.
باور دارم که هر کسی می تواند این آموزه ها را بخواند: من این مطالب را از خودم ابداع نکرده ام، بلکه کایناتی آن ها را به قللم الهام کرده است که به همه عشق می ورزد. بنابراین همه می توانند این تجربه را کسب کنند و آگاهی معنوی و شخصی خود را بالاتر ببرند.
خیلی پیش تر از آنکه برای زندگی به سیاره زمین بیایی خودت تصمیم گرفته بودی چه بیاموزی تمام گزینه ها در دسترس بودند.
از صفر شروع میشدند حتی از زیر صفر شاید یکی از آن گزینه ها را برگزیدی جلوتر از صفر هم بود شاید آن را انتخاب کردی نگو این درست بود و دیگری غلط هیچ کدام از انتخاب هایت مجازات یا لطف خدا نیست مسئولیت انتخابها با توست هر جایگاهی که در آن قرار داری انتخاب خودت است و به نظر ما اگر مسیرت چالش برانگیز و زندگی ات بیش از حد دشوار است یعنی سعادتمندتری زیرا دشوارترین شرایط شروع از زیر صفر شروعی پر از چالشها و دشواری هاست که به تو فرصتی میدهد تا بیشتر از همیشه بیاموزی دانشجویان حقیقی این گونه اند کسانی که به زمین فرود آمده اند و کاملاً می دانند که چالش برانگیزترین تجربه ها را انتخاب کرده اند تجربه هایی که به ذره ذره وجودشان نیاز دارد.
برای این تجربه هیچ راه حلی وجود ندارد جز اینکه بسیار سریع بیدار و هوشیار شوی زود به خاطر بیاوری یعنی شاید از همان لحظه ای که به دنیا می آیی این زندگی دشوار تو را به سوی روشنگری صداقت و آرامش هدایت کند. با وجود این بسیاری از شما متوجه میشوید که به کارهای ساده تر سرگرم شده اید. چرا؟
به خاطر انتخاب هایتان