علیرضا پناهیان در کتاب انتظار (عامیانه، عالمانه، عارفانه)، با توجه توأمان به مفهوم انتظار در شبکۀ معارف دینی و مباحث انسانشناسانه، مباحثی استدلالی و کاربردی بر پایۀ معارف اهلبیت (ع) ارائه داده است.
نگاه عامیانه به منجی در همه ادیان عالم وجود دارد؛ تصور کسی که سوار بر مرکب خواهد آمد و دنیا را با «اعجاز» دستانش متحول میکند و بینیاز به همراهی و هوشیاری مردم و بیاعتنا به سنتهای الهی و همه آنچه در طبیعت حیات بشر است، سعادت را برای انسان به ارمغان میآورد. وقتی نگاه عامیانه را کنار بگذاریم، سوالها یکییکی میجوشند، و فکرها به کار میافتند و همه ما در اثر جوشش این سوالها و سپس نزدیک شدن به پاسخ آنها، وظایف خود را در این زمان و برای زمینهسازی ظهور، بهتر خواهیم یافت.
کتاب انتظار (عامیانه، عالمانه، عارفانه) با بررسی مفهوم انتظار، سه رویکرد متفاوت به این مفهوم را مورد بررسی قرار میدهد؛ نگاه عامیانه، نگاه عالمانه، نگاه عارفانه. در بخش انتهایی کتاب نیز به تناسب مفهوم انتظار با جوان و ویژگیهای جوانی پرداخته شده است. کتاب حاضر که بخش مهمی از مفاهیم و معارف عمیق انتظار را به زبانی شیوا و در عین حال تحلیلی بیان کرده است، میتواند به عنوان یک متن درسی برای دانشگاهها مورد استفاده قرار گیرد.
مباحث مطرح شده در این کتاب میتواند سرفصلی برای تفکر پیرامون موضوعات مهدویت قرار گرفته و در انتخاب عناوین پایان نامههای دانشجویی استفاده گردد. طرح مباحث مربوط به مهدویت را نباید تنها به عنوان پاسخ به یک نیاز فراگیر دانست، بلکه طرح عالمانه و تحلیلی این مباحث میتواند کمک شایانی در رفع مشکلات و پیشرفت کشور در زمینۀ علوم انسانی ایفا نماید.
نگاه عامیانه
نگاه عامیانه یعنی نگاهی سطحی به مفاهیم و مسائل عمیق داشتن، و به اندک آگاهی دربارۀ هر چیزی اکتفا کردن. نگاه عامیانه یعنی پردازش اطلاعات اندک، و افزایش غیر واقعی و خیال پردازانۀ آنها. نگاه عامیانه یعنی از چراییها و چگونگیها نپرسیدن، و ریشهها و نتیجهها را ندانستن. نگاه عامیانه یعنی از افواه مردم درس گرفتن و به افکار عمومی اتّکا کردن.
نگاه عامیانه یعنی نشستنِ گمانهزنی جای تدبر و اندیشه؛ و باب شدن استنباط بیاستدلال. به عبارت دیگر، هر یک از این ویژگیها به تنهایی میتوانند مقدمه و یا نتیجۀ یک نگاه عامیانه باشند. تلقیهای عامیانه، ممکن است دربارۀ هر چیزی پدید بیاید. هم اکنون نیز بسیاری از موضوعات و مسائل علمی در رشتههای مختلف، در افکار مردم گرفتار تلقیهای عامیانهاند. در این میان، موضوعات معنوی که از پیچیدگی و پنهانی های خاصی برخوردارند، بیش از هر موضوعی در معرض برداشت های عامیانه قرار دارند.
نگاه عامیانه که در همۀ جوامع و فرهنگها جریان دارد، به عوام اختصاص ندارد. گاهی از اوقات تحصیل کردهها و خواص جامعه نیز دچار عوامزدگی میشوند؛ خصوصاً وقتی در موضوعاتی وارد میشوند که اطلاعات و تحصیلات علمی آنها با موضوع مورد نظر تناسبی نداشته باشد، در حالی که اندیشمندان و تحصیلکردهها علیالقاعده باید از عوامزدگی مصون باشند. به همین دلیل وقتی یک اهل علم دچار عوامزدگی می شود، گروه بیشتری از مردم را به دنبال خود میکشاند؛ و بیش از عوام میتواند نگاه عامیانه را ترویج دهد.