کتاب دوستان واقعی، با نثر شیوا و روان مریم جعفریمراد و تصویرگری جذاب و زیبا؛ داستان میمون کوچولویی را روایت میکند که با فداکاری و دوستی به بقیهی حیوانات کمک میکند. این کتاب آموزنده گزینهای مناسب برای مطالعهی کودکان میباشد.
میمون که از این وضعیت فیلی ناراحت شده بود. گفت: «الان به دوستانم میگم تا به کمکت بیان.» میمون فریاد زد: «بچهها بیایین؛ به کمکتون احتیاج دارم؛ تا شما پای فیلیرو از زیر شاخهها بیرون میکشین، من برم براش آب بیارم.» میمونها دور فیلی جمع شدن و با گفتن: یک، دو، سه، به هر زحمتی بود پای فیلیرو از زیر شاخههای درخت در آوردن. میمون هم یک ظرف آب خنک جلوی فیلی گذاشت و با دوستاش مشغول مداوای زخم فیلی شدن. چند روزی گذشت و حال فیلی روز به روز بهتر شد.... میمون چند وقتی بود که حال خوبی نداشت و افسرده بود. براش بازی کردن و شیطونی کردن دیگه لذتی نداشت... فیل که حالش خوب شده بود، وقتی متوجه حال افسردهی میمون شد، باهاش سر صحبترو باز کرد... فیلی به میمون گفت: «تو خیلی موجود ارزشمندی هستی، خدای مهربون خیلی دوستت داره و به تو قدرتی داده که میتونی از درختها بالا بری و از اون بالا همه زیباییهای طبیعترو ببینی، خورشید و گرمای لذتبخش اونرو حس کنی، از میوههای مختلف و خوشمزه بخوری و لذت ببری، خدای مهربون و بزرگ طوری تو رو آفریده که میتونی با دستهات فرزندت رو در آغوش بگیری و خیلی کارهای دیگه که من نمیتونم، ولی تو میتونی...... بعد از این صحبتها، میمون کمی فکر کرد و دید فیلی راست میگه... اون دیگه ناامید نبود و حالا شکرگزار خدای بزرگ بود.