کتاب شیر بودن به قلم ابراهیم موسویپور بشلی در انتشارات کاگو به چاپ رسیده است. تصویرگری این کتاب را زهره ثقفی انجام داده است.
شیر بودن کار سختی است. بابا بودن هم بالأخره کار خیلی آسانی نیست. حالا حساب کنید که یک آقاشیره هست که هم شیر است و هم بابای یک نینی شیرهی بازیگوش. خب شیرها که نمیتوانند بچههاشان را به مدرسه بفرستند. برای همین این باباشیره باید خیلی برای نینی شیرهاش وقت بگذارد و همراه مامان شیره همهی روز مشغول غذا دادن و یاد دادن زندگی شیرانه به این بچه شیر کوچک و مراقبت از او باشد. بابا شیرهای که هم باید غرور و قدرت یک شیر را داشته باشد، هم با سختیها کنار بیاید هم به بچهاش یاد بدهد که در زندگی به خاطر شیر بودنش چه کارهایی بکند و چه کارهایی نکند و به نینی شیره یاد بدهد که شیرها باید حواسشان باشد که با همهی گرفتاریها و مشکلات زندگی همیشه شیر بمانند!
باباشیره گفت «بله، خرمگس وزوز میکند و نیش میزند، ولی تو یک شیر هستی و یک خرمگس آنقدر ارزش ندارد که به خاطرش از جایت بلند شوی، تا حالا هم هیچ خرمگسی یک شیر را شکار نکرده است.»
نینی شیره به دمش و بعد به خرمگس مردهای که به سنگ چسبیده بود نگاه کرد و خودش را به باباشیره چسباند و دوباره آرام گرفت.