کتاب تن تن و سندباد رمانی سراسر ماجراجویی، ویژه رده سنی نوجوان است که به قلم محمد میرکیانی نوشته و توسط انتشارات قدیانی نیز منتشر شده است.
خالق شخصیت تن تن در واقع «ژرژ رمی» نویسنده بلژیکی است که در سال(1929) سال ها قبل از نگارش کتاب تن تن و سندباد توسط محمد میرکیانی شخصیت «تن تن» را به همراه «میلو» سگ خانگیش آفرید. ژرژ رمی مجموعه داستان های مصوری درباره تن تن نوشت که در هرکدام از آن ها تن تن به سرزمین مختلفی مثل شوری، آفریقا، شرق آسیا و... سفر می کرد با ماجراهای مختلفی رو به رو می شد و به مردمی که گرفتار مشکل بودند کمک می کرد.
تن تن یک مجموعه استراتژیک بود که با اهداف خاصی تولید و تکثیر می شد. تن تن همیشه در نقش یک ناجی آمریکایی ظاهر می شد و طرف مقابل وی در داستان ها غالبا شخصیت های بد و خشن قصه بودند مثل سیاه پوستان آمریکا، قبایل بومی کنگو، نژادهای مختلف جنوب و غرب آسیا وخصوصا کمونیست ها و شوری که رقیب اصلی آمریکا در عرصه سیاست محسوب می شدند. هدف اصلی این مجموعه نشان دادن نگاه برتر غربی ساختن یک الگوی باهوش و جذاب برای نوجوان غرب و خصوصا نوجوانان آمریکایی بود. کم کم تن تن در فیلم و سریال ها نیز ظاهر شد ومدل مو و لباس پوشیدن وی در بین نوجوانان آمریکایی ترند شد و پس از مدتی مانند همه قهرمانان خیالی و پوشالی به فراموشی سپرده شد.
سال ها پس از این ماجراها در سال1370 (1991میلادی) محمد میرکیانی طی خلاقیتی بی نظیر با هدف بررسی داستان تهاجم فرهنگی غرب در قالب داستان، مجدداً شخصیت تن تن را زنده کرد و وی را مقابل سندباد و علی بابا قرارداد. در حقیقت میرکیانی تلاش کرده است، تهاجم فرهنگی غرب بر سرزمین های شرقی را در تقابل شخصیت های تن تن و سندباد نشان دهد.
تن تن و سندباد می خواهد افسانه های اصیل و پندآموز ایرانی با قهرمانانی که اتحاد صبر و عقل و تدبیر را راه حل مشکلات می دانند را در مقابل افسانه های پوشالی غرب با قهرمانانی که فقط با زور بازو و خشونت به هدف میرسند، قرار دهد.
کتاب تن تن و سندباد اثری خیالی از رویارویی شخصیت تن تن و سندباد که تشابهی از دو فرهنگ شرق و غرب هستند را به تصویر می کشد.
تن تن همراه دوستان همیشگی اش میلو، کاپیتان هادوک و پروفسور تورنسل به عنوان جهان گرد پس از سال های دور که به اکثر نقاط جهان سفر کرده اند؛ میهمان مردم شرقی می شوند اما پس از مدتی برای اهالی شرق مشخص می شود که هدف تن تن و همراهانش پیدا کردن افسانه های شرقی و پیروزی بر قهرمانان آن هاست. آن ها آمده اند تا با تغییر افسانه های شرقی قصه های جدیدی بسازند، خودشان را به عنوان قهرمانان اصیل این قصه های جدید به دنیا نشان دهند و تبدیل به یک الگوی بی رقیب برای نوجوانان و جوانان دنیا بشوند.
تن تن و دوستانش در یکی از این افسانه ها به سندباد بر می خورند که همراه قهرمانان سایر افسانه های شرقی در مقابل تن تن و یارانش مقاومت می کند.
تن تن با تمام تلاشش برای پیروزی در برابر سند باد کاری از پیش نمی برد به همین دلیل از سایر قهرمانان افسانه ای غرب مثل: سوپرمن، تارزان و کینگ کونگ کمک می طلبد و به این ترتیب سایر قهرمانان افسانه ای غرب وارد داستان می شوند و ماجراهای بی نظیرو جذابی را رقم می زنند.
در نهایت اما سندباد و قهرمانان شرقی پیروز این میدان می شوند و تن تن و گروه شکست خورده اش به غرب باز می گردند تا فکری جدید برای حمله به شرق و افسانه های شرقی بردارند.
جایی در پایان داستان پس از شکست تن تن و دوستانش، کاروان سندباد به شهری می رسند که آثار این حمله جدید را در آن مشاهده می کنند، این بار غربی ها از آسمان و از طریق ماهواره ها به شرق حمله کرده اند و قصد دارند به شکلی بسیار نرم، فرهنگ لباس پوشیدن، صحبت کردن و حتی ذائقه غذایی اهالی آنجا را به میل خود تغییر دهند تا کنترل فکر و رفتار مردم شرقی را از این طریق بدست بگیرند.
تن تن و سندباد نمونه کامل یک نگاه اجتماعی برای حفظ فرهنگ بومی و اصیل کشوردرمقابله با تهاجم فرهنگی است. تن تن و سندباد جنگ افسانه ها و بازسازی هویت ملی است. میرکیانی به خوبی دریافته است که مخاطب صحیح این ماجرا نوجوانان هستند که در مرحله شکل گیری شخصیت وجستجوی هویت ملی خود هستند. به همین دلیل رمانش را به این رده سنی اختصاص داده است.
رهبرکبیر انقلاب در یاد داشتی کوتاه برای این کتاب نوشته اند. من همیشه همین قصه را تعریف می کردم! حیف که خیلی ها آن را باور نداشتند... حالا دیگرکار من آسان شد! همین بس است که نسخه ای از این کتاب را به همه ی بچه ها بدهم.
در گوشهای از یک ساحل دورافتاده موجهای کفآلود خودشان را به ماسههای نرم میساییدند. و دوباره به دریا برمیگشتند. تکههای قایقی متلاشی شده، بر ماسههای ساحل، خبر از غرقشدن سرنشینان آن میداد. در کنار آنها، چند نفر، تنتن و یارانش روی شنهای نمناک افتاده بودند. آنها چنان به خواب فرو رفته بودند که صدای مرغهای دریایی هم بیدارشان نمیکرد.
ناگهان خرچنگی از زیر شنها سر درآورد و چنگالهایش را به اطراف چرخاند. چنگال خرچنگ، بیاختیار به یکی از پاهای پشمآلود میلو فرو رفت. میلو پارس دردآلودی کرد و از جا پرید و روی صورت کاپیتان هادوک افتاد. کاپیتان هادوک هم وحشتزده از جا پرید و فریادی کشید. با صدای آنها، تنتن و پرفسور و سوپرمن هم از آن حالت خواب آمیخته به بیهوشی بیرون آمدند.
تنتن چشمانش را با دست مالید و با نگرانی پرسید: «ما کجاییم؟ کمک! کمک!»»
پرفسور که سرحالتر از بقیه بود گفت: «از کی کمک میخواهی تنتن؟ در حال حاضر در یکی از ساحلهای دورافتادهی مشرقزمین هستیم.»
سوپرمن زودتر از بقیهی افراد سرپا شد و گفت: «پس ما غرق شدیم؟! اَی سندباد لعنتی! تو قصد جان ما را کرده بودی. بهزودی جواب تو را خواهم داد.»
کاپیتان هادوک گفت: «دیگر از این حرفهای گندهگندهی تو خسته شدهام. نمیخواهد این قدر برای سندباد نقشه بکشی. چرا این همه حرف میزنی! نمیتوانی ساکت باشی؟!»
تنتن گفت: «آرام باش کاپیتان! اگر سوپرمن را از دست بدهیم دیگر هیچ چیز نداریم. در حال حاضر، تنها کسی که میتواند ما را نجات بدهد، سوپرمن است.»
نسخه چاپی کتاب تن و سندباد را می توانید از طریق سایت و یا اپلیکیشن فراکتاب سفارش دهید و آن را خریداری کنید.
مشخصات کتاب تن و سندباد در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | قدیانی |
نویسنده: | محمد میرکیانی |
تعداد صفحه: | 157 |
موضوع: | داستان ایرانی |
قالب: | چاپی |