کتاب تولد در لس آنجلس نوشته ی بهزاد دانشگر می باشد و توسط انتشارات عهد مانا منتشر و روانه ی بازار کتاب شده است.
به طور کلی خواندن خاطرات کسانی که یک شبه با یک اتفاق حیرت انگیز، مسیر زندگی شان عوض می شود و از بی راهه به راه درست و مستقیم هدایت می شوند، همیشه برای هر نوعی از مخاطب جذاب و آموزنده بوده است. کتاب تولد در لسآنجلس که در دسته ی داستان و رمان قرار می گیرد و به شیوه ای خاص از ادبیات فارسی نوشته شده، ماجرای آشنایی یک خواننده ای به نام محمد عرب، ساکن لس آنجلس، با قرآن است که این آشنایی، تغییر بزرگی در زندگی وی ایجاد می کند و این کتاب به این تغییر بزرگ پرداخته است.
کتاب تولد در لس آنجلس در قالب داستان، خاطرات محمد عرب خواننده ی آمریکایی که در شهرهای آمریکا و برزیل زندگی می کند را به تصویر می کشد. محمد عرب فردی است که جوانی اش را در حال و هوایی یکی از بزرگ ترین شهرهای آمریکا، لسآنجلس و گشت و گذار و خوش گذاری گذرانده و برای لذت بیشتر و استفاده وافر از خوشی ها راهی ریودوژانیروی برزیل می شود و می خواهد با شرکت در کارناوال های برزیلی آلبوم خاطراتش را تکمیل کند. در این میان اتفاقی همچون جرقه ذهن محمد را تکان می دهد و شروعی می شود برای وی تا محمد مسیر زندگی اش را عوض کند.
به مرور که کار کردم و پول هایم را پس انداز کردم، توانستم یک ماشین بخرم. ماشینم «کمرا» بود. ماشین کمرا مال شورلت است. ماشینِ دو درِ اتوماتیکِ قرمز رنگ که اسمش را هم گذاشته بودم «مَمَد»؛ یعنی لوگوی مدل را هم عوض کرده بودم، مرکز شماره گذاری اجازه می داد شما یک اسم انتخاب کنی و روی ماشینتان بگذارید، من در آن دوران جوانی ام دوست داشتم اسم ممد پشت این ماشین باشد. ماشین را دوهزار و سیصد و پنجاه دلار خریده بودم.
بعد از خرید ماشین انگار اعتماد به نفسم بیشتر شد. سعی کردم با دوستانی که در مدرسه داشتم ارتباط خوبی برقرار کنم. احترام بیشتری هم به آن ها می گذاشتم و اگر کمکی از دستم برمی آمد، انجام می دادم؛ یعنی اگر داشتم از مدرسه می رفتم بیرون و کسی آنجا ایستاده بود سر راهم می رساندمش.
آن روزها پدر آمده بود آمریکا و همراه مادر و فریبا کار می کردند. فریبا در فروشگاه های زنجیره ای معروفی لباس می فروخت. مادرم هم در یک آرایشگاه کار می کرد؛ اما مشکل زبان همچنان بود و گاهی هم دردسرهای خودش را داشت. مثل روزی که مادر بیمار شده بود و قرار شد من با ماشین او را به بیمارستان ببرم. همان روزهایی بود که شانزده ساله بودم و باید همراه یک بزرگ تر رانندگی می کردم. در محلۀ ما یک بیمارستان حیوانات بود که گه گاهی از بغلش رد می شدیم.
مادر اول می گفت دکتر نمی خواهد و با دو تا قرص خوب می شود. گفتم: «نه، حالت خیلی بد است، بیا برویم دکتر.» مادر را بردم به همان بیمارستان و آن جا نشستیم. مادرم همین طور که بی حال بود گفت: «محمد این آدم هایی که این جا در مطب نشسته اند، چرا هرکدامشان سگ و گربه اشان را با خودشان آورده اند؟» گفتم: «آمریکایی ها این طورند، هرجا می روند سگ و گربه اشان را هم با خودشان می برند.» دکتری که آن جا بود، گفت: «چه کمکی می توانم به شما بکنم؟» گفتم: «مادرم مریض است.» گفت: «مادرت را ببر بیمارستانی که مال انسان ها باشد، این جا بیمارستان حیوانات است.» تازه متوجه شدم که تابلوی بیمارستان را اشتباه خوانده ام.
نسخه چاپی کتاب تولد در لس آنجلس را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید.
کارناوال هنوز شبها توی ریو می چرخید. صدای بومبوم طبل و پایکوبی مردها و زنها مثل پتک کوبیده میشد توی سرم. دلم میخواست بروم جایی که سروصدای چندانی نباشد. خبری از آدمهایی نباشد که به زور میخواهند توجهت را جلب کنند. میخواستم من باشم و قرآن. از طرفی هم بدم نمیآمد بقیۀ شهرها و مناطق برزیل را ببینم؛ این بود که از ریو بیرون آمدم و به شهر دیگری رفتم. برنامهام این بود که روزها در شهرها میگشتم، با مردم بومی آشنا میشدم و گپ میزدم.
یک جای دنج مینشستم، کمی قرآن می خواندم و شب با اتوبوسهایی که از یک شهر به شهر دیگر میرفتند، مسافرت میکردم. توی همان اتوبوس میخوابیدم و صبح وارد شهر بعدی میشدم. هتل میگرفتم، حمام میکردم و شهر را میدیدم. یکی، دو روز میماندم، دوباره با اتوبوسهایی که در شب مسافرت میکنند به شهر دیگری میرفتم. به مرور که قرآن میخواندم انگار نسبت و ارتباطم با خدا را هم بازخوانی میکردم.
نسخه الکترونیک کتاب تولد در لس آنجلس را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.
مشخصات کتاب تولد در لس آنجلس در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | عهد مانا |
نویسنده: | بهزاد دانشگر |
تعداد صفحه: | 200 |
موضوع: | داستان ایرانی، زندگی نامه و خاطرات |
قالب: | چاپی و الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
کتاب تولد در لس آنجلس pdf رایگان رو هم دارید؟...
فوق العاده ... بخونید و لذت ببرید :)...
عاااالی بود خیلی مفید بود...
خیلی عالی بود...