کتاب سبک زندگی مبانی اسلامی و غربی توسط عبدالله محمدی نوشته شده است. بیشتر مطالبی که تاکنون درباره سبک زندگی و غربی گفته یا نگاشته شده است، ناظر به معرفی نمونه هایی از الگوی خوراک، پوشش، استراحت، مصرف، تحصیل، اوقات فراغت و ... در زندگی انسان ها از منظر اسلام یا غرب است.
اما قبل از ورود به این نمونه ها، فهم عمیق مبانی سبک زندگی اسلامی و نسبت آن با مبانی سبک زندگی غربی ضروری است. تبیین ارتباط این مبانی با نمونههای مذکور تحلیل جدیتری در مواجهه با سبک زندگی به دست میدهد این کتاب پنجرهای برای مقایسه این دو دسته مبانی و ارتباط آنها با الگوی عینی سبک زندگی است.
«سبک زندگی» یک ترکیب مفهومی مرکب از دو واژه سبک (style) و زندگی (life) است که احتمالا به دلیل وضوح مفهوم «زندگی» عمده مباحث حول واژه سبک متمرکز شده است. در این ترکیب، ظاهرا «سبک» ناظر به صورت و فرم و «زندگی» ناظر به معنا و محتوا است. اگرچه در واقع، جدایی و تفکیکی میان این صورت و محتوا وجود ندارد چون هیچیک بدون دیگری جز در محیط ذهن امکان تحقق ندارند.
سبک زندگی به لحاظ ماهوی بخشی از فرهنگ جامعه (در مقابل فرهنگ درونی و فرهنگ متبلور) در تلقی مردم شناختی و جامعهشناختی است که به منزله راهنمای نظام معنایی و کنشهای عینی و ذهنی افراد در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی عمل میکند. (بنابراین سبک زندگی از سنخ معنای متبلور در محملها و مظاهر مادی است.)
سبک زندگی در سال ۱۹۲۰ به طور ضمنی در جامعهشناسی کلاسیک و به صورت مستقل در سال ۱۹۸۰ در فضای گفتمانی خاصی به حوزه ادبیات اجتماعی طرح شد و نظریهپردازان و مختصات ویژهای دارد، اما با اینحال به لحاظ مضمونی پدیده جدیدی نیست. چون از جنس قاعده، الگو و هنجاراست که به طور طبیعی در هر کنشی یافت میشود. به بیان دیگر، سبک زندگی مجموعه پاسخهای رسمی جامعه به سوال از چگونه زیستن است.
با این تفاوت که در گذشته روند سبکی شدن و سبکیابی به صورت طبیعی و با مشارکت همگانی بود و در جهان مدرن با دخالتهای برنامهریزی شده از طرف نهادهای رسمی و رسانههای جمعی صورت میگیرد.