کتاب فلسفه هنر اسلامی اثر محمد آسیابانی بوده و توسط انتشارات کانون اندیشه جوان منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از سلسله گفتوگوهایی است که با فرهیختگان و صاحبنظران داخلی در عرصه هنر زیبایی صورت گرفته است و در صدد است فلسفه هنر اسلامی را برای علاقمندان، معرفی اجمالی کند.
در بخش هایی از این کتاب مطالبی درباره نسبت اسلام و هنر، مقایسه زیباشناختی در اسلام و غرب، جایگاه خیال و محاکات در هنر اسلامی، دیرینه هنر در مکاتب و سرزمینهای اسلامی و قضاوت اسلام درباره هنرهای تجسمی آمده است.
کتاب فلسفه هنر اسلامی در هفت فصل به مقایسه اجمالی در زمینه تفکر زیباشناسی اسلام و غرب میپردازد، معنا و مفهوم خیال در هنر اسلامی را بیان میکند، نسبت اسلام و هنر را بررسی میکند و ضمن تبیین هنر دینی به دیدگاه اسلام درباره هنرهای تجسمی و نقد تاریخ هنر اسلامی میپردازد.
صحبتهای صاحـبنظران و فرهیختگانی همچون: دکـتر غلامرضا اعوانی عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دکتر محمد شهبا، عضو هیأت علمی دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر، دکتر یعقوب آژند، استاد تمام و عضو هیأت عـلمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دکتر حسن بلخاری، عضو هیأت علمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دکتر سعید شاپوری، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و کارگردان تئاتر و... درباره آن گفتگو کرده و شاکله اصلی کتاب فلسفه هنر اسلامی را تشکیل داده است.
در بحث از زیباییشناسی، میتوان بر حسب شرایط اجتماع حاضر و فرهنگ و تمدن قدیم همان اجتماع یا دیگر جوامع گونههای مختلف تفکر زیباشناختی و در کل دو گونه مهم را تقسیمبندی کرد: تفکر زیباشناختی شرقی و تفکر زیباشناختی غربی، شاید اساسیترین وجه تمایز تفکر زیباشناختی غربی و شرقی در تلقی آنها از هنر باشد.
تبار واژه هنر در ایران، واژههای هونره یا سونره است که معانی نیکی و جوانمردی میدهد؛ در صورتی که «art» برای غربیها در زمره صنعت بوده است. در همین راستا شرایط جامعه و تفکر مردمان باعث شد در شرق سنت شفاهی جایگزین مکتوبات باشد و این دلیل مهمی است برای نبودن یک رساله جامع و کامل درباره تفکر زیباییشناختی...