کتاب دویدن تا مردی که جلوتر است، نوشته سیدمحمد ساداتاخوی است که در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است.
کتاب دویدن تا مردی که جلوتر است، را باید یکی از شجاعانهترین آثاری دانست که درباره وقایع غدیر و اتفاقات پیش و پس از رحلت جانسوز پیامبر دانست. سیدمحمد ساداتاخوی در رمان خود، بیآنکه بخواهد مسئله وحدت را پایمال اهداف داستانی خود کند، با اتکا به منابع تاریخی دست اول و همینطور چیرگی و تسلطش بر نوشتن، داستانی خلق کرده است تا از اتفاقات آن روزها بگوید.
اینگونه نوشتن ویژگی کوچکی نیست. در فضای امروز که پر از فتنههای فراوان است سخن حق را گفتن ولو آنکه به مذاق برخی خوش نیاید، کار راحتی نیست. این را هم باید اضافه کرد که نویسنده صرفاً به توصیف و روایت یک واقعه تاریخی نپرداخته است. بلکه به مرحلهای فراتر رفته است. همانگونه که ارسطو درباره هنر و مفهوم پالایش سخن گفته است، دویدن تا مردی که جلوتر است، در پی پالودن روح و ذهن مخاطب از تیرگیها و غبار آن روزهاست. این میسر نمیشود مگر با ماجرایی قصهمحور تا مخاطب بهخوبی درگیر آن شود. روی دیگر شجاعت رمان در بیان شجاعتهای مردی است که جهان ویژگیهای او را بهسختی باور میکند. این ناباوری نهتنها به صورت مفهومی در داستان خلق شده ، بلکه بهخوبی در فرم ماجرا نیز درهمتنیده شده است. آنجا که سلما، معشوق تیهان، با بهت و حیرت فراوان، هنگام شنیدن فضایل امام علی (علیهالسلام) علیرغم شناختی که از پسرعموی پیامبر دارد، باز هم در پی توجیه این سخنان است و آن را تعریف یک پسرعمو از پسرعموی دیگرش میداند.
تیهان، چنانکه انگار نمیخواهد چشم از غبار عبور علی (ع) نیز بردارد، با نیمنظری به راه علی (ع) میگوید:
خطاب پیامبر به علی مرا به احترام واداشت...
تیهان، مردی را میبیند که با کمی تأخیر، به دنبال علی (ع) میدود و گهگاه، قدری از خاک زمین را برمیدارد... میبوسد و در دستمالی میگذارد.
سلما، دوباره مسیر تصویر از دسترفته را نگاه میکند و مرد را میبیند و میگوید: « مرد دیوانه است؟»
تیهان، شیفته رفتار مرد، بیآنکه سلما را نگاه کند، میگوید:
-ابونعیم، عاشق علی است...علی را که میبیند، خاک قدمگاهش را به تبرک برمیدارد...